عاشورایی شویم
 
 

 

ya-zahra.jpg

نامت را کلبه احزان می گویند
اما چه کسی می داند که آسمانها با همه عظمتشان گنجایش وسعت تو را نداشتند ...
که ذره ذره از وجودت با تک تک سلولهای فرشتگان پیوند خورده بود ...
کی دیده بودی که در خانه ی صاحب عزا را بکوبند و بگویند آرامتر ؟...
کجا دیده بودی که بگویند اشک هایت را تقسیم کن ، قدری را یا شب یا روز ببار و قدری را با غربت در یتیمستان بغض هایت دفن کن...
کجا دیده بودی که ...
اما اینجا در می کوبند و زمان تعیین می کنند و فراموش می کنند و فراموش می کنند و فراموش می کنند...
که ناله شبانه روز راهی برای نسیان نخواهد گذاشت...
تو را به نفس های غریبانه
تو را به جان هرچه یاس
تو را به حرمت قطره قطره اشکهایش
اکنون تو برایمان ببار...
تو را به عشق لبریز بر سر چاه
تو را به غربت دستهایی که ماه بوسه گذارشان بود
تو را به سینه ، به زخم ، به کبودی ، به یتیمی ، به .... چه می دانم به هرچه می دانی ...
پر پرواز اشکت را نبند...
بگو چه شد که تو از اشک ها و ناله های گاه و بی گاهش خسته نشدی ؟...
بگو چگونه می آمد و می نشست و برمی خاست پناهنده غربت روزهایت؟...
بگو چه می گفت با خدایش ؟...
برای که میگریست ؟...
بگو چه دیده بود که کوه استقامتش چنین فروریخته بود ؟...
بگو تنها می آمد یا زینب را با خودش می آورد ؟...
اما ...
اما نگو که خمیده می آمد...
نگو دست به دیوارت میگرفت و برمی خاست...
نگو که با کودکانش می آمد اما از آنها هم رو گرفته بود...
نگو که آرامش واژه ای بی مفهوم بود در طنین لحظه های آه واره اش...
نگو که ...
دیگر هیچ نگو
تو را به جان هرچه یاس هیچ نگو


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 6 ارديبهشت 1391برچسب:, :: 1:40 :: توسط : تورج قیداری

شرکت مک دونالد دارای بزرگترین فروشگاه های زنجیره ای فست فود در سراسر دنیا است. این شرکت با فعالیت در 119 کشور روزانه دارای 68 میلیون مشتری است.

به گزارش سه نسل به نقل از مشرق ، تاریخ آغاز به کار این شرکت به 1940 باز می گردد، وقتی که برادران ریچارد و موریس مک دونالد در کالیفرنیا اولین رستوران خود را راه اندازی کردند.

تصمیم آنها به استفاده از "سیستم خدمات رسانی سریع" در سال 1948 پایه و اساس شکل گیری رستوران های فست فود در آینده را رقم زد. البته این سیستم دو دهه پیش از این توسط رستوران زنجیره ای وایت کسل (white castle ) مورد استفاده قرار می گرفت اما عرضه غذا در زمانی کوتاه با مک دونالد شناخته شد.

دفتر مرکزی این شرکت در ایالت ایلینویس ایالات متحده واقع شده است. بر اساس آمار موسسه اینتر برند در سال 2011 مک دونالد با ارزش سهامی معادل 35,593 میلیون دلار و 6% رشد نسبت به سال 2010 به عنوان ششمین برند تجاری برتر در دنیا شناخته شد.

حقایقی شگفت انگیز درباره مک‌ دونالد + عکس

مک دونالد، بزرگترین رستوران زنجیره ای فست فود در جهان

در سال 1961 مک دونالد برای اولین بار نام و لوگوی تجاری خود که به شکل قوس های طلایی ( (Golden Arches بود و به نوعی سمبل حرف ام به شمار می رفت را ثبت کرد. به عقیده کارشناسان شکل خاص و ترکیب رنگ زرد و قرمز استفاده شده در لوگوی مک دونالد خود یکی از دلایل جذب کودکان به سمت این رستوران است.

برادران مک دونالد اولین شعبه رستوران های زنجیره ای خود را با کمک ری کراک (Ray Kroc ) در اوریل 1955 در ایالت ایلینویس امریکا افتتاح کردند و این آغازی بود برای گسترش رستوران های زنجیره ای مک دونالد در سراسر دنیا. البته کراک و برادران مک دونالد برای توسعه فعالیت تجاری خود همواره با یکدیگر مشکل داشتند، اما از نقش کراک در موفقیت این نام تجاری در دنیا نمی توان به سادگی گذشت.

حقایقی شگفت انگیز درباره مک‌ دونالد + عکس

لوگوی

حقایقی شگفت انگیز درباره مک‌ دونالد + عکس

کافی شاپ مک کافی که بعضا در خود رستوران های مک دونالد واقع شده اند

این شرکت برای افزایش مشتریان خود به ایده های بسیاری مانند ایجاد فضای بازی برای کودکان در کنار رستوران و یا تغییر دکوراسیون دست زد. مک دونالد از مدل تجاری جالبی استفاده می کند. این شرکت با خرید و افتتاح رستوران های خود در نقاط مهم شهرها به نوعی در حوزه املاک نیز فعال می باشد. البته این سیاست با توجه به متفاوت بودن شرایط در کشورهای مختلف تغییر می کند.

با وجود اینکه مک دونالد به عنوان یکی از شرکتهای بزرگ و به ظاهر موفق دنیا شناخته می شود اما تعداد افرادی که نسبت به نوع فعالیتها و محصولات این شرکت انتقاد دارند کم نیست. توسعه شرکتها و محصولاتشان در سطح جهانی اگرچه سود زیادی را برای صاحبان این نوع شرکها همراه دارد اما از طرف دیگر داشتن مشتریان و مخطبان بیشتر مسلما انتظارات زیادی را نیز به همراه دارد، مساله ای که عمدتا تحت تاثیر سود مالی قرار گرفته و زیاد به آن توجه نمی شود و همین موضوع باعث بوجود آمدن و گاها تشدید انتقادات از این شرکتها می شود. شرکت مک دونالد نیز از این قاعده مستثنی نیست.

روز جهانی ضد مک دونالد

پس از توسعه مک دونالد در سطح جهانی، رفته رفته برخی مسائل و مشکلات اخلاقی شهرت این شرکت را تحت تاثیر قرار داد و رفته رفته به تعداد معترضان ضد مک دونالد افزود. معترضین حتی روز 16 اکتبر را "روز ضد مک دونالد" نامگذاری کردند. این اعتراضات آنجا خود را نشان داد که در شورشهای ضد سرمایه داری در انگلیس، رستورانهای مک دونالد اولین جایی بود که مورد حمله قرار گرفت. البته بیشترین آسیبی که به شهرت مک دونالد وارد شد در خصوص دادگاه مک لیبل (McLibel ) بود. در این پرونده شرکت مک دونالد از فعالانی که به توزیع دست نوشته هایی با موضوع "مشکل مک دونالد چیست" کرده بودند شکایت کرد و انتظار داشت که دادگاه به سرعت حکمی سنگین برای متهمان صادر کند. در عوض این پرونده نزدیک به دو سال و نیم در جریان بود و به یکی از طولانی ترین پرونده های تاریخ قضایی انگلیس تبدیل شد.

حقایقی شگفت انگیز درباره مک‌ دونالد + عکس

گردهمایی مخالفان در مقابل یکی از رستورانهای مک دونالد

مک دونالد، دشمن سلامت انسان

یکی از بیشترین انتقاداتی که مک دونالد طی 30 سال اخیر با آن مواجه بوده مربوط به غذایی است که در رستوران های آن به مشتریان عرضه می شود. منتقدین معتقدند که غذاهای عرضه شده در مک دونالد یکی از عوامل اصلی شیوع چاقی در میان مردم آمریکا و دیگر کشورهای پیشرفته است. مطالعات پزشکی نشان می دهد که میزان افزایش وزن در میان افراد انگلیسی بیش از دیگر کشورهای اروپا در حال بالا رفتن است و یک پنجم از مردم انگلیس به شکل خطرناکی از افزایش وزن رنج می برند ( و این در حالی است که مک دونالد در انگلیس دارای بیش از 1200 شعبه است).

میزان مرگ و میر ناشی از چاقی مفرط در امریکا بش از 300 هزار نفر در سال است که درصد بالایی از چاقی افراد ناشی از مصرف غذاهای فست فود است. حال اینکه میزان مرگ و میر ناشی از مصرف سیگار در همین کشور حدود 400 هزار نفر است. اینجاست که سهم و نقش مک دونالد به عنوان بزرگترین رستوران فست فود در آمریکا و جهان نمود بیشتری پیدا می کند. پس از بررسی ارزش غذایی محصولات مک دونالد مشخص شد که غذایی مانند بیگ مک (Big Mac ) و یا مرغ سرخ کرده دارای 910 کالری، 46 گرم چربی (که 13 گرم آن چربی اشباع شده است) می باشد و این بدان معناست که این شرکت استانداردهای رژیم غذایی آمریکا را رعایت نمی کند. علاوه بر چاقی مفرط، دیابت، فشار خون، بیماریهای قلبی و سرطان نتایج استفاده از چربی زیاد، شکر و نمک است ( موادی که به شکل یکجا و به میزان بالا در محصولات مک دونالد وجود دارند).

تاثیر استفاده از رژیم غذایی مک دونالد در فیلم انتقادی مورگان اسپورلاگ (Morgan Spurlock) به وضوح دیده می شود، جایی که او چیزی جز مک دونالد را در وعده های غذایی خود استفاده نمی کند و در نتیجه با 11 کیلو اضافه وزن، افزایش 60 واحدی کلسترول و از دست دادن کبد خود مواجه می شود. وی دچار سردرد و افسدگی شده و در نهایت به مصرف مک دونالد اعتیاد پیدا می کند.

حقایقی شگفت انگیز درباره مک‌ دونالد + عکس

مورگان اسپورلاک در فیلم من دوبرابر (Supersize me)

تاثیر استفاده از محصولات مک دونالد برای کودکان نیز بسیار خطرناک است، حال اینکه این شرکت با تحت تاثیر قرار دادن کودکان از طریق تبلیغات تلوزیونی، وسایل بازی کودکان و از همه مهمتر استفاده از شخصیت دلقک رونالد مک دونالد هر ماه حدود 90 درصد کودکان بین 3 تا 9 سال را جذب رستورانهای خود می کند.

حقایقی شگفت انگیز درباره مک‌ دونالد + عکس

دلقک مک دونالد بیش از 90 درصد کودکان را جذب رستورانهای این شرکت می کند

افزایش اعتراضات از سوی حامیان حیوانات

جبهه دیگری از اعتراضات از سوی افرادی است که معتقدند که حیوانات نیز همانند انسانها موجود زنده بوده و شایسته احترام. مک دونالد به دلیل نحوه رفتار با حیوانات قبل از کشتن به شدت مورد انتقاد قرار گرفته است. این شرکت بزرگترین ترویج کننده غذاهای گوشتی و بزرگترین مصرف کننده گوشت گاو، دومین مصرف کننده گوشت مرغ در دنیا برای محصولات خود می باشد. هجمه انتقادات مربوط به نحوه برخورد با حیوانات در محل های نگهداری و کشتارگاه های مک دونالد است. بر اساس مطالب ارائه شده در دادگاه مک لیبل، در مرغداری های مک دونالد در فضایی کمتر از یک متر و بدون نور تعداد زیادی از این حیوانات نگهداری می شود که نتیجه آن 44 درصد ناهنجاری و مشکلات دیگر بهداشتی برای این حیوانات است. در محل های دیگر نگهداری حیوانات متعلق به مک دونالد نیز همین شیوه رفتار اعمال می شود. علاوه بر شرایط نگهداری، مک دونالد برای نحوه کشتن حیوانات در کشتارگاه ها نیز با هجمه انتقادات مواجه شده است.

حقایقی شگفت انگیز درباره مک‌ دونالد + عکس

اعتراض به نحوه برخورد مک دونالد با حیوانات

خوراک Foie Gras برای اشراف و ثروتمندان

یکی دیگر از مواردی که باعث افزایش اعتراض مخالفان مک دونالد شده است مربوط به یکی از غذاهای عرضه شده در این رستوران به نام Foie Gras است.

این غذای گرانقیمت که علاوه بر مک دونالد در رستوران های KFC نیز عرضه می شود از جگر پرندگان تهیه می شود. برای تهیه این غذا، جگر پرنده باید از چربی زیاد و حجم بالایی برخوردار باشد و از آنجا که در حالت طبیعی امکان وقوع این امر وجود ندارد، حجم بالایی از غذای چرب و دارای روغن بالا به وسیله دستگاه و به زور به پرنده خورانده می شود.

سپس پرنده در قفسی کوچک بدون حرکت قرار داده می شود تا چربی بیشتری در بدن او ایجاد شود. این شیوه رفتار با حیوانات که به شکل بیرحمانه ای صورت می گیرد اعتراضات بسیاری را در پی داشته است.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, :: 21:11 :: توسط : تورج قیداری

برگرفته از طرحی از سایت دوئل فارسی duelfa.com

چند روزی است که گفت و گفت اخیر حجةالاسلام هاشمی با فصلنامه مطالعات بین الملل نقل محافل خبری و سیاسی ایران شده است. صحبت های ایشان به قدری بی پروا و روشن است که در نگاه اول ساده لوحانه به نظر می‌رسد. جملاتی همچون “آمریکا قدرت برتر دنیا است”، “می‌خواستم با آمریکا با شروطی که گذاشته بودم، مذاکره را شروع کنم که نتوانستم. نتوانستم غیر از این است که نخواستم”، “می‌خواستم با مصر رابطه برقرار کنیم که نتوانستیم” “چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟”، ” …به امام گفتم [هفت موضوع از جمله ارتباط با آمریکا] گردنه‌هایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود”. آقای هاشمی بسیار خوب فضای ایران را می‌شناسد و می‌داند این گفته‌ها برایش دردسر ساز خواهد شد و موجب خشم و دلخوری قاطبه امت حزب الله می‌شود .

همچنان که آقای توکلی نیز مردم را خوب می‌شناسد و میداند اقدام وقیحانه سایت ایشان در ایجاد رابطه، گفتگو و پرسش و پاسخ با نماینده آمریکا چه عواقبی را برای ایشان به ارمغان می‌آورد. می‌دانند که بعد از این اقدامات، باید منتظر واکنش تند رسانه‌های مردمی و هم چنین شعارهای بعد از نماز جمعه باشند که شاید بگویند: “هاشمی، مبارک**پیوندتان مبارک” “توکلی، آمریکا**پیوندتان مبارک” و یا شعارهایی به مراتب تندتر از این. پس این تحرکات به چه معناست؟ آیا اشتباه کرده، فریب خورده و یا چیزی از این دست؟ یا آنکه اعلام شروع یک حرکت جدید این جریان است؟ درست مانند نامه بی سلام و والسلام هاشمی و آغاز فتنه ۸۸٫ یا موضوع دیگری است؟

در ابتدای این بحث می خواهیم مروری کوتاه بر رسانه‌های خارجی داشته‌باشیم که اکنون با دست هاشمی گردو می‌شکنند و ببینیم نظر آنها درباره این موضوع چیست؟ و کدام بخش از صحبت های حجةالاسلام رفسنجانی برایشان دارای ارزش خبری بوده است؟

دویچه وله: رسانه ای آلمانی که مخاطبان آن عمدتا مردم اروپا و آسیای مرکزی می باشند.

تیتر اول: رفسنجانی: قطع رابطه با آمریکا قابل تداوم نیست.

جملات مورد توجه این رسانه: از شعار «نه غربی نه شرقی» تفسیری عوامانه صورت گرفته – عده ای در در داخل هستند که نمی خواهند ما با عربستان رابطه دوستانه داشته باشیم – ما نباید از حزب الله و حماس برای مزاحمت دیگران استفاده کنیم و اینها هم کار خودشان را بکنند. وقتی که نظام نخواهد در دنیا ماجراجویی بکند، این‌گونه مسائل قابل تحمل است.

صدای اسرائیل: رسانه رسمی وزارت خارجه اسرائیل که مخاطبان آن عمدتا مردمان خاورمیانه هستند.

تیتر: رفسنجانی: حمایت ما از حماس و حزب الله قابل دفاع است.

جملات مورد توجه: حمایت از این ها همیشه قابل دفاع بوده است. به شرط آنکه ما از این ها برای مزاحمت دیگران استفاده نکنیم و این ها هم کار خودشان را بکنند. وقتی که نظام نخواهد در دنیا ماجراجویی کند، این گونه مسائل قابل تحمل است.

تحلیل‌ این رسانه: سخنان هاشمی رفسنجانی به نوعی اذعان به ماجراجویی‌های ایران در سطح جهان و استفاده این حکومت از سازمان های تروریستی برای ضربه زدن به کشورهای دیگر است.

بی بی سی: معلوم الحال

تیتر اول: رفسنجانی: از امام خواستم که مسئله رابطه با آمریکا را در زمان حیاتش حل کند.

جملات مورد توجه: [رابطه با آمریکا] گردنه ای است که اگر شما [امام] ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور مشکل خواهد بود- اگر مدیریت نیرومندی در کشور کارها را به عهده بگیرد، همین حالا می‌تواند خیلی زود با یک حرکت‌ جهشی این مسائل را حل کند -بعد از رحلت امام، در شورای عالی امنیت ملی تصویب کردیم که روابطمان را با مصر برقرار کنیم اما نشد.

تحلیل این رسانه: شکاف در حکومت با توجه به آنکه آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی از سرسخت ترین مخالفان مذاکره تهران واشنگتن است.

صدای آمریکا (voa): معلوم الحال

تیتر: رابطه بین ایران و آمریکا

جملات مورد توجه: برای ما دوست و دشمن دائمی وجود ندارد- آمریکا قدرت برتر دنیاست – فکر می کنم هنوز روابط خوب با عربستان مقدور است.

تحلیل‌ این رسانه: همزمانی این گفتگو با اقدام سایت الف (وابسته به احمدتوکلی) که در آن از آلن ایر (سخنگوی فارسی زبان کاخ سفید) خواسته بود پاسخ خوانندگان را بدهد نشان دهنده وجود جریانی برای ارتباط با امریکا در ایران است.

العربیه: رسانه ای که عرب ها آن را “العبری” (زبان یهودی) می‌خوانند و مخاطب آن کشورهای خاورمیانه و عرب زبان است.

تیتر اول: هاشمی رفسنجانی: می خواستم با آمریکا و مصر مذاکره را شروع کنم اما نتوانستم.

جملات مورد توجه: می‌خواستم با مصر رابطه برقرار کنیم که نتوانستیم- می‌خواستم با آمریکا مذاکره را شروع کنم که نتوانستم. نتوانستم غیر از این است که نخواستم – نباید از اینها [حماس و حزب الله] برای مزاحمت دیگران استفاده کنیم .اینها هم کار خودشان را بکنند. وقتی که نظام نخواهد در دنیا ماجراجویی بکند، این‌گونه مسائل قابل تحمل است.

تحلیل این رسانه: این سخنان هاشمی رفسنجانی بر خلاف اظهارات اکثر مقام های مسئول ایرانی به ویژه آیت الله علی خامنه ای رهبر این کشور است که در گفتمان رسمی خود آمریکا را “شیطان بزرگ” توصیف می کنند.

در تحلیل درست این اقدام حجة الاسلام هاشمی باید به چند نکته دیگر نیز دقت نمود:

اول آنکه هاشمی یک سیاست مدار است و مرگ او در فراموشی اوست. او نمی خواهد مانند کروبی و موسوی که توسط رسانه ها و مردم به دست فراموشی سپرده شده اند از گردانه خارج شود به همین دلیل می خواهد با سخنان گاه و بیگاه خود توجه رسانه ها را به خود جلب کند.

دوم آنکه هاشمی برای جلب آرائ عمومی نیاز به این جنجال ها دارد. به گفته لانگ ولانگ که می گوید اگر بتوانی در جامعه جنجال بیافرینی و موضوعی را نقل محافل و گفتگوها کنی میتوانی احساسات عمومی را درباره آن مسئله بر انگیزی، در این حالت چشم و گوش جامعه تیز شده و منتظر یک تایید و یا ردّ از طرف منبعی محبوب است این آخرین مرحله بود و اکنون دیگر افکار عمومی همراه شده است و می توانید فشار آن را به سمت کسی که می خواهید هدایت کنید.

سوم آنکه انتخابات ۹۲ (ریاست جمهوری) در راه است و آرامش سیاسی کشور به نفع طیف آقای هاشمی نمی باشد. آنها سعی خواهند کرد تا با ایجاد تنش هایی پی در پی فضای رسانه ای و سیاسی کشور را به نوعی گل آلود کرده و از این طریق برای خود ماهیگیری کنند. آقای هاشمی نتوانست این نیت خود را مخفی نگه دارد و ناخواسته در بخشی از صحبت ها به آن اشاره نمود ” اگر حالا هم مدیریت نیرومندی در کشور کارها را به عهده بگیرد، همین حالا می‌تواند خیلی زود با یک حرکت‌های جهشی این مسائل را حل کند”

اما این گفته های آقای هاشمی و اقدامات سایت احمد توکلی حاوی پیام هایی برای خارج از کشور نیز بود. پیامی که به آمریکا، عربستان و اسرائیل می فهماند که اولا جریان مقابله با رهبری و آرمان های امام به طور کامل از بین نرفته و در بدنه نظام نیز نفوذ دارد و ثانیا در صورت حمایت از این جریان در انتخابات آینده و پیروزی این طیف در انتخابات، آنها می توانند به تامین منافع نامشروع خود در ایران امیدوار باشند جریانی که به دنبال دوستی با عربستان، مذاکره با آمریکا و استفاده نکردن از حزب الله و حماس است. البته دومین مخاطب خارجی این اقدامات، انقلابیون نهضت‌های بیداری‌اسلامی هستند که با الگوگیری از انقلاب ایران به مقابله با آمریکا برخواسته و پرچم‌های استکباری را در قاهره، منامه، صنعا، تونس، اسکندریه و دیگر شهرها به آتش می کشند. اما آقای هاشمی به عنوان یکی از انقلابیون دهه ۵۰ ایران به آنان پیام می فرستد که استکبار ستیز نباشند و مشترکات‌شان را با “شیطان بزرگ” پیدا کنند و اختلافات را کنار بگذارند.

حال با توجه به این نکات و پیام‌های داخلی و خارجی و با در نظرگرفتن بازتاب بین المللی افاضات ایشان در رسانه های خارجی، می‌توان قصد و نیت ایشان از بیان این سخنان را به خوبی دریافت و دانست که انقلابی دهه۵۰ در ذهن خود چه می پروراند.


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:, :: 12:32 :: توسط : تورج قیداری

همانگونه که طی روزهای اخیر از طریق رسانه های خبری و جراید کثیرالانتشار مطلع شده اید، حجت الاسلام هاشمی‌رفسنجانی در مصاحبه با فصلنامه مطالعات بین‌المللی گفته است: «من در سال‌های آخر حیات امام(ره) نامه‌ای را خدمتشان نوشتم و هفت موضوع را مطرح کردم و نوشتم بهتر است در زمان حیاتتان اینها را حل کنید. در این صورت ممکن است اینها به صورت معضلی سد راه آینده کشور شود. یکی از این مسائل رابطه با آمریکا بود. نوشتم بالاخره سبکی که الان داریم که با آمریکا نه حرف بزنیم و نه رابطه داشته باشیم قابل دوام نیست. آمریکا قدرت برتر دنیاست...»
آقای هاشمی پس از مواجه شدن با واکنش ها و اعتراضات بحق توده ها و نخبگان انقلابی و علاقمند به نظام و انقلاب و آرمان های امام[ره] در ملاقات با فراکسیون اقلیت مجلس نیز چنین می گوید: «اگر بحث هایم در مورد رابطه با آمریکا در آن نامه مورد ایراد بود، حتما حضرت امام[ره] در همان زمان پاسخ من را می دادند.»
این سخنان آقای هاشمی علاوه بر انعکاس داخلی، بلافاصله با استقبال گسترده از سوی رسانه های بیگانه و ضدانقلاب قرار گرفت تا جایی که برخی از آن ها اظهارات ایشان را نشانه تأثیرگذاری تحریم های آمریکا دانستند و برخی دیگر نیز آن را شاهدی بر بالا گرفتن اختلاف بین مسؤولان جمهوری اسلامی ارزیابی کردند و ایراد چنین سخنانی از سوی هاشمی رفسنجانی را از سر دلسوزی برای انقلاب تفسیر نمودند.
گفتنی است بر فرض صحت ادعای آقای هاشمی مبنی بر سکوت حضرت امام[ره] در قبال دست نوشته ایشان، بی اعتنایی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، نشانه اصرار آن بزرگوار بر همان روش و منش همیشگی یعنی اجتناب از هرگونه ارتباط با شیطان بزرگ –آمریکا- بوده است.
از آن گذشته، پس از رحلت امام خمینی[ره] نظر صریح رهبری معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای[مدظله العالی] نیز در جایگاه ولی فقیه و رهبر و سکاندار انقلاب، اجتناب از ارتباط با آمریکا بوده است؛ چنانچه معظم له در دیدار با دانشجویان استان یزد (13/10/86) به صراحت می فرمایند: «رابطه با آمریکا برای ما مضر است، آن روزی که رابطه مفید باشد اول کسی که بگوید رابطه را ایجاد بکنند خود بنده هستم.»
شایان ذکر است که بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی ایران حضرت امام خمینی[ره] پس از اطلاع یافتن از قطع ارتباط آمریکا با ایران به صورت یکطرفه، ضمن استقبال از این واقعه فرمودند: «ملت شریف ایران! خبر قطع رابطه بین ایران و آمریکا را دریافت کردم. اگر کارتر در عمر خود یک کار کرده باشد که بتوان گفت به خیر و صلاح مظلوم است، همین قطع رابطه است... ملت رزمنده ایران این طلیعه پیروزی نهایی را که ابرقدرت سفاکی را وادار به قطع رابطه یعنی خاتمه دادن به چپاولگری ها کرده است، اگر جشن بگیرد حق دارد.»
اکنون با توجه به فرمایشات امام خمینی[ره] و مقام معظم رهبری[مدظله] و همچنین سابقه برخورد ایالات متحده با جمهوری اسلامی ایران در 33 سال گذشته، اظهارنظرهای اینچنینی آقای هاشمی را چگونه تفسیر می کنید؟
 


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 22 فروردين 1391برچسب:, :: 12:11 :: توسط : تورج قیداری


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:, :: 12:58 :: توسط : تورج قیداری

عالم وهابی سعودی و رییس اتحادیه وکلا در مدینه در اظهاراتی توهین آمیز و بسیار رکیک، شیعیان را بی اصل و نسب خواند.

به گزارش روز شنبه پایگاه اطلاع رسانی شبکه العالم، "سلطان بن زاحم" در اظهاراتی توهین آمیز و بسیار رکیک از طریق شبکه های اجتماعی "تویتر" مدعی شد: "معتقدم اگر شیعیان مورد آزمایش قرار بگیرند، فقط تعداد بسیار کمی از آنها فرزند پدران خود هستند".

توهین بسیار رکیک این عالم سعودی با واکنش و اعتراض های گسترده ای در داخل عربستان و همچنین شبکه های اینترنتی مواجه شده است.

شکایت عالم شیعه عربستانی از بن زاحم

"سید حسن النمر" در واکنش به این توهین عالم سعودی از تصمیم خود برای شکایت قضایی علیه "بن زاحم" به دلیل توهین به همه شیعیان، خبر داد.

سید حسن النمر تأکید کرد، اظهارات بن زاحم موجب تفرقه افکنی است .. بازخواست بن زاحم مسئولیت طرفهای ذیربط برای مقابله با این فتنه انگیزی و کسانی است که فکر می کنند عربستان فقط متعلق به آنها است .

اعتراض شدید سنی ها به توهین بن زاحم

در همین راستا گروه بسیاری از سنی ها با اعتراض شدید به توهین های بن زاحم، صفحه ای را در شبکه های اجتماعی اینترنتی ایجاد کردند.

این افراد همچنین خواستار واکنش سریع "ملک عبدالله" شاه عربستان برای برخورد با بن زاحم بعنوان یکی از فتنه انگیزانی شدند، که فکر می کنند با تعرض به شیعیان مشهور می شوند.

گروهی از شهروندان سنی عربستانی نیز با انتقاد از توهین به هموطنان شیعه، خواستار لغو صلاحیت بن زاحم از سوی وزارت دادگستری شدند.


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 20 فروردين 1391برچسب:, :: 12:51 :: توسط : تورج قیداری

  خطبتها عليهاالسلام لقوم غصبوا حق زوجها عليهماالسلام روى أن بعد رحلة النبى صلى الله عليه و آله و غصب ولاية وصيّه، احتزم عمر بازاره و جعل يطوف بالمدينة و ينادى: ان ابابكر قد بويع له، فهلمّوا الى البيعة، فينثال الناس فيبايعون، حتى اذا مضت أيام أقبل فى جمع كثير الى منزل على عليه‏السلام فطالبه بالخروج، فأبى، فدعا عمر بحطب و نار و قال: والذي نفس عمر بيده ليخرجن أو لا حرقنه على ما فيه- الى ان قال:- و خرجت فاطمة بنت رسول‏الله صلى الله عليه و آله اليهم، فوقفت على الباب ثم قالت:
لا عَهْدَ لي بِقَوْمٍ اَسْوَءَ مَحْضَرٍ مِنْكُمْ، تَرَكْتُمْ رَسُولَ‏الّلهِ جِنازَةً بَيْنَ اَيْدينا، وَ قَطَعْتُمْ اَمْرَكُمْ فيما بَيْنَكُمْ، فَلَمْ تُؤَمَّرُونا وَ لَمْ تَرَوْا لَنا حَقَّنا، كَأَنَّكُمْ لَمْ تَعْلَمُوا ما قالَ يَوْمَ غَديرِخُمٍّ.
وَاللَّهِ لَقَدْ عَقَدَ لَهُ يَوْمَئِذٍ الْوَلاءَ، لِيَقْطَعَ مِنْكُمْ بِذلِكَ مِنْهَا الَّرجاءَ، وَ لكِنَّكُمْ قَطَعْتُمُ الْاَسْبابَ بَيْنَكُمْ وَ بَيْنَ نَبِيِّكُمْ، وَ اللَّهُ حَسيبٌ بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ فِى الٌدْنيا وَالْاخِرَةِ.


خطبه آن حضرت براى مردمى كه حق شوهرش را غصب كردند
روايت شده: بعد از رحلت پيامبر و غصب شدن ولايت وصى آن حضرت، عمر شمشير به كمر بسته و دور شهر مدينه مى‏چرخيد و مى‏گفت: با ابوبكر بيعت شده است، بشتابيد به بيعت كردن با او، مردم از هر طرف براى بيعت مى‏آمدند، چند روز كه گذشت همراه با گروه كثيرى به در خانه حضرت على عليه‏السلام آمده و خواستار خروج ايشان از منزل شد، ايشان امتناع كرد، عمر خواستار هيزم و آتش گرديد و گفت: سوگند به كسى كه جان عمر در اختيار اوست يا خارج مى‏شود يا او را با تمامى اهل خانه آتش مى‏زنم- تا آنجا كه گويد:- و حضرت فاطمه عليهاالسلام بسوى ايشان آمده و كنار درب خانه ايستاد و فرمود: ملتى را همانند شما نمى‏شناسم كه اينگونه عهدشكن و بد برخورد باشند، جنازه رسول خدا را در دست ما رها كرديد و عهد و پيمانهاى ميان خود را بريده و فراموش نموديد، و ما را به فرمانروائى نرسانده و حقّى را براى ما قائل نيستيد، گويا از حادثه روز غديرخم آگاهى نداريد. سوگند بخدا كه پيامبر در آن روز ولايت حضرت على عليه‏السلام را مطرح كرد و از مردم بيعت گرفت تا اميد شما فرصت‏طلبان را قطع نمايد، ولى شما رشته‏هاى پيوند معنوى ميان خود و پيامبر را پاره كرديد، اين را بدانيد كه خداوند در دنيا و آخرت بين ما و شما داورى خواهد كرد.


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, :: 21:29 :: توسط : تورج قیداری

  خطبتها عليهاالسلام في مرضها لنساء المهاجرين والانصار قال سويد بن غفلة: لمّا مرضت فاطمة عليهاالسلام المرضة الّتي توفّيت فيها، دخلت عليها نساء المهاجرين و الانصار يعدنها، فقلن لها: كيف أصبحت من علّتك يا ابنة رسول‏اللَّه؟
فحمدت اللَّه و صلّت على أبيها، ثم قالت:


خطبه آن حضرت در بيماريش براى زنان مهاجرين و انصار
سويد بن غفله گويد: هنگامى كه حضرت فاطمه عليهاالسلام بيمار شد، به همان بيمارى كه در اثر آن از دنيا رفت، زنان مهاجرين و انصار به عيادت ايشان آمده و گفتند: اى دختر پيامبر خدا با اين بيمارى حالت چطور است؟
آن حضرت حمد و سپاس الهى را گفته و برپدرش درود فرستاد و فرمود:
اَصْبَحْتُ وَاللَّهِ عائِفَةً لِدُنْيا كُنَّ، قالِيَةً لِرِجالِكُنَّ، لَفَظْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ عَجَمْتُهُمْ، وَ سَئِمْتُهُمْ بَعْدَ اَنْ سَبَرْتُهُمْ، فَقُبْحاً لِفُلُولِ الْحَدِّ وَ اللَّعْبِ بَعْدَ الْجِدِّ، وَ قَرْعِ الصَّفاةِ وَ صَدْعِ الْقَناةِ، وَ خَطَلِ الْاراءِ وَ زَلَلِ الْاَهْواءِ، وَ بِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ اَنْفُسُهُمْ اَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ، وَ فِي الْعَذابِ هُمْ خالِدُونَ، لا جَرَمَ لَقَدْ قَلَّدَتْهُمْ رِبْقَتُها وَ حَمَّلَتْهُمْ اَوْقَتُها، وَ شَنَّنَتْ عَلَيْهِمْ عارَتُها، فَجِدْعاً وَ عَقْراً وَ بُعْداً لِلْقَوْمِ الظَّالِمينَ.
وَ يْحَهُمْ اَنَّى زَحْزِحُوها عَنْ رَواسِي الرِّسالَةِ وَ قَواعِدِ النُّبُوَّةِ وَ الدِّلالَةِ، وَ مَهْبِطِ الرُّوحِ الْاَمينِ وَ الطِّبّينِ بِاُمُورِالدُّنْيا وَ الدّينِ، اَلا ذلِكَ هُوَ الْخُسْرانُ الْمُبينُ، وَ مَا الَّذى نَقِمُوا مِنْ اَبِي‏الْحَسَنِ عَلَيْهِ‏السَّلامُ، نَقِمُوا وَاللَّهِ مِنْهُ نَكيرَ سَيْفِهِ، وَ قِلَّةَ مُبالاتِهِ لِحَتْفِهِ، وَ شِدَّةَ وَ طْأَتِهِ، وَ نَكالَ وَقْعَتِهِ، وَ تَنَمُّرَهُ في ذاتِ اللَّهِ.
وَ تَا للَّهِ لَوْ مالُوا عَنِ الْمَحَجَّةِ اللاَّئِحَةِ، وَ زالُوا عَنْ قَبُولِ الْحُجَّةِ الْواضِحَةِ لَرَدَّهُمْ اِلَيْها وَ حَمَلَهُمْ عَلَيْها،وَ لَسارَ بِهِمْ سَيْراً سُجُحاً، لايَكْلَمُ خُشاشُهُ، وَ لا يَكِلُّ سائِرُهُ، وَ لا يَمِلُّ راكِبُهُ، وَ لَاَوْرَدَهُمْ مَنْهَلاً نَميراً صافِياً رَوِيّاً، تَطْفَحُ ضِفَّتاهُ وَ لا يَتَرَنَّقُ جانِباهُ، وَ لَاَ صْدَرَهُمْ بِطاناً وَ نَصَحَ لَهُمْ سِرّاً وَ اِعْلاناً.



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, :: 21:28 :: توسط : تورج قیداری

يا فاطمه : اِنَّ اللّه‏ يغضب لِغَضَبِكِ و يَرْضي لِرِضاكِ
اي فاطمه : خداوند با خشنودي تو خشنود است و با خشم تو خشمگين

در مسجد جمعيت موج مي‏زد و هر لحظه تراكم بيشتر مي ‏شد. امتداد جمعيت از نزديكي محراب ، شروع شده بود و تا خارج مسجد ادامه داشت. در پيشاپيش مردم ، در نزديكي منبر و محراب ، ريش سفيدان ، سر در هم كرده و آهسته گفتگو مي‏كردند.
برخي نگران و مضطرب ، چشم به در دوخته بودند و گروهي ديگر ، غرق در گرداب حيرت ، لحظات را به التهاب مي‏ گذراندند.
چندي نگذشته بود كه ناگهان جمعيت ، شكافته شد و شاه‏راهي از آستانه در تا برابر محراب ، پديد آمد.

گروهي زن ، با وقار كم‏ نظيري وارد شدند. سراپاي زنان را جامه‏ هاي بلند پوشانده بود. اين گروه كوچك ، در قلب خود ، گوهري گرانبها را از چشمان نامحرم مردم مي ‏پوشاندند. او كسي جز وجود مقدس فاطمه (س) نبود. چادر به دور خود پيچيده بود و سنگين و شمرده ، گام بر می ‏داشت. گويي پيامبر (ص) است كه به سوي محراب و منبر خود ، پيش مي‏ آيد. رفتار و كردارش ، هيچ تفاوتي با پيامبر (ص) نداشت. بي ‏آنكه نگاهي به اطراف افكند، پيش آمد و در برابر محراب، همچون كوهي از وقار ايستاد. پرده ‏اي برافراشتند و فاطمه زهرا(س) كه مظهر عفاف بود، در پشت پرده قرار گرفت. هزاران پرسش بي پاسخ به يك باره بر ذهن حاضرين، هجوم آورد، چرا فاطمه (س) به مسجد آمده بود؟!


آيا چه رويداد مهمي پيش آمده است، كه فاطمه(س) را از خلوتگه عفاف ، به ميان جمع كشيده است ؟ چه مي ‏خواهد بگويد ؟ و چرا قامتش در بهار شكفتن خميده است؟!



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, :: 21:25 :: توسط : تورج قیداری

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 17 فروردين 1391برچسب:, :: 11:57 :: توسط : تورج قیداری

نگارش يادداشت درباره سخنان ولي امر مسلمين در عين شيريني، سخت و دشوار است. شيرين از آن رو كه با مرور هر كلام از سخنان رهبر معظم انقلاب خدا را به موجب وجود چنين رهبري با درايت، شاكريم؛ رهبري كه هيچگاه تسليم فشار‌هاي سياسي و رسانه‌اي نمي‌شود. رهبري كه با حركتي يكنواخت به دور از افراط و تفريط، انقلاب جهاني خميني كبير را روز به روز به سر منزل مقصود نزديك‌تر مي‌كند، اما در كنار اين شيريني، دشواري مضاعف نيز وجود دارد. برای دیدن عکس در ابعاد اصلی کلیک کنید
نگارنده يادداشت در انتخاب موضوع ترديد مي‌كند، مي‌ماند كه از بررسي رويداد‌ها و دستاوردهاي سال 90 و طرح شعار ما مي‌توانيم بنويسد يا به سراغ موضوع ديگري برود. ترديد داريد كه از سخنان اميد بخش امام خامنه‌اي بنويسيد يا به اشارات معظم له به پيشرفت‌هاي اقتصادي و سياسي سال 90 بپردازيد. البته اگر اهل سياست خارجی باشيد بي‌شك به سراغ بخش ديپلماسي سخنان رهبر آزادگان جهان خواهيد رفت؛ از همين رو قطعاً در انتخاب سوژه مردد مي‌مانيد كه از بين ده‌ها سوژه نظير طليعه دهه پيشرفت و عدالت، مشاركت بالاي مردم در انتخابات، چرايي دشمني غرب با ايران، توليد ملي، حمايت از كار و سرمايه ايراني،احتياج كشور به اتحاد و يكپارچگي يا تقيد به اخلاق و قانون و... كدام را انتخاب كنيد و اين دشواري مضاعف براي نگارنده است.
با حسابي ساده مي‌توان به 128 موضوع و سوژه در سخنان ولي امر مسلمين در حرم رضوي در آغاز سال 91 پي برد، به هر حال «آب دريا را اگر نتوان كشيد - هم بقدر تشنگي بايد چشيد» با رها كردن ترديد‌ها به سراغ آخرين بخش از سخنان رهبر معظم انقلاب خواهيم رفت، سخناني كه به حدي شفاف است كه نياز به تفسير و متمم ندارد اما بايد پذيرفت كه «إِنمَا يَسْتَجِيبُ الَّذِينَ يَسْمَعُونَ»1 «تنها كساني [دعوت تو را] اجابت مي‏كنند كه گوش شنوا دارند.»
هركسي اهل تأمل باشد ياد اين آيه مي‌افتد:
وَمِنْهُم مَّن يَسْتَمِعُ إِلَيْكَ حَتَّي إِذَا خَرَجُوا مِنْ عِندِكَ قَالُوا لِلَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مَاذَا قَالَ آنِفًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ طَبَعَ‌الله عَلَي قُلُوبِهِمْ وَاتَّبَعُوا أَهْوَاءهُمْ2
«و از ميان [منافقان] كساني‏اند كه [در ظاهر] به [سخنان] تو گوش مي‏دهند ولي چون از نزد تو بيرون مي‏روند به دانش يافتگان مي‏گويند هم‌اكنون چه گفت اينان همانانند كه خدا بر دلهايشان مهر نهاده است و از هوسهاي خود پيروي كرده‏اند.»
توصيه ولي امر مسلمين به اخلاق را مي‌شنوند و بدتر از آن بر بوق ولايتمداريشان مي‌دمند بي‌آن‌كه دريابند ولي امر مسلمين از آنان چه مي‌خواهد، نفاق يعني آن‌كه در ميان سخنان رهبري به دنبال بخشي بگردي كه با نظريات تو همراستا باشد و چنانچه چنين نبود با سكوت و بايكوت از كنار آن عبور كني.
« من يك توصيه هم در زمينه سياسي بكنم. عزيزان من! برادران! خواهران! در سرتاسر كشور، امروز ما احتياج داريم به اتحاد و يكپارچگي. بهانه‌هاي اختلاف زياد است. گاهي در يك قضيه‌اي سليقه يك نفر، دو نفر با هم يكسان نيست؛ اين نبايد بهانه اختلاف بشود. گاهي در كسي يك گرايشي هست، در ديگري نيست؛ اين نبايد مايه اختلاف بشود. آرا، نظرات، همه محترمند. اختلاف در درون، منازعه در درون، موجب فشل مي‌شود.» بي شك هر فرد، هر گرايش، هر جريان و هر شخصي كه از اين رهنمود عبور كند بايد بر آن نام انحرافي نهاد، آناني كه احترامي براي اختلاف سليقه‌ها قائل نيستند، بي‌شك منحرف اند؛ آناني كه با پرداختن به حاشيه‌ها موجب فاصله گرفتن از اصول مي‌شوند، منحرفند؛ آناني كه گوش خود را بر سخنان رهبري بستند انحرافي اند، سخناني كه نه سليقه شخصي بلكه تفسير دقيق از مدل ديني براي اداره جامعه است، آنچنان كه رهبري سوره مباركه الأنفال را يادآوري مي‌كنند: «وَأَطيعُوا‌الله وَرَسولَهُ وَلا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَتَذهَبَ ريحُكُم وَاصبِروا إِنَّ‌الله مَعَ الصّابِرينَ ﴿۴۶﴾
و «فرمان» خدا و پيامبرش را اطاعت نماييد! و نزاع (و كشمكش) نكنيد، تا سست نشويد، و قدرت (و شوكت) شما از ميان نرود! و صبر و استقامت كنيد كه خداوند با استقامت كنندگان است!»
بلافاصله رهبر انقلاب به مانند ده‌ها سخنراني خود تأكيد مي‌كند:« اگر منازعه كنيم، سر مسائل گوناگون - مسائل سياسي، مسائل اقتصادي، مسائل شخصيتي - دست‌به‌يقه شويم، دشمن ما جري مي‌شود. يك مقدار از جرأتي كه دشمن در سالهاي گذشته پيدا كرد، به خاطر اختلافات بود.»
در سال گذشته مهمترين منازعات داخلي چه بود؟ جريان فتنه كه به تعبير معظم له اصولاً از دل نظام خارج شده و در سال 90 شاهد مرگ اين جريان بوديم پس نام منازعه داخلي را نمي‌توان بر اين موج برانداز كه دچار مرگ مغزي شده، نهاد؛ اما اگر بدانيم كه سياست را با «س» مي‌نويسند و نه با «ص» بي‌شك اقرار مي‌كنيم كه مهمترين منازعه دامن زدن به تئوري حاكميت دوگانه است كه عده‌اي با ابداع واژه جريان انحرافي و انتساب آن به دولت، رئيس جمهور و نزديكان ايشان سعي وافري در القاي اختلاف بين رهبري و رئيس جمهور داشتند و بدين ترتيب بزرگترين خدمت را به بيگانگان كردند؛ آنچنان كه مرجع تحليل بوق‌هاي استكبار، به خبر‌ها، مصاحبه‌ها و تحليل‌هاي رسانه‌هاي مدعي اصولگرايي باز مي‌گشت.
با وجود تمام اين فشارها و موقعيت طلبي برخي براي ساخت كوه از كاه و يافتن بهانه‌اي براي حذف حريف، رهبر معظم انقلاب به مانند پدري دلسوز مي‌فرمايند: «اميرالمؤمنين (عليه الصّلائ و السّلام) به ما درس مي‌دهد؛ مي‌فرمايد: «ليس من طلب الحقّ فاخطأه كمن طلب الباطل فأصابه». مخالفين دو جورند؛ يك مخالفي است كه دنبال حق است، او هم دنبال جمهوري اسلامي است، او هم دنبال انقلاب است، او هم دنبال دين و خداست، منتها راه را اشتباه كرده؛ با اين نبايد دشمني كرد؛ اين فرق دارد با كسي كه در جهت غير نظام اسلامي، با هدف معاندانه عليه نظام اسلامي حركت مي‌كند. دلها را به هم نرم كنيد، برخوردها را نسبت به يكديگر مهربانانه‌تر كنيد.»
البته رهبر انقلاب با اشاره به اين‌كه «ما مردم، خودمان را مقيد كنيم به اخلاق اسلامي؛ خودمان را مقيد كنيم به قانون» بلافاصله يادآور مي‌شوند كه خطاب اين كلام تنها جوانان انقلابي نيستند، و تأكيد مي‌كنند: «منتها همه را توصيه مي‌كنم به اين كه در رفتار خود، با اخلاق اسلامي رفتار كنند؛ قانون را مراعات كنند. همه بايد قانون را مراعات كنند. تجسم انقلاب در قانون جمهوري اسلامي است. مسئولان كشور هم همين جور. هم دولت حريم مجلس را حفظ كند، هم مجلس حريم دولت و رئيس جمهور را حفظ كند؛ با هم باشند، در كنار هم باشند. اين معنايش اين نيست كه همه يك جور فكر كنند؛ معنايش اين است كه اگر دو جور فكر مي‌كنند، دست‌به‌گريبان نشوند. هر گونه مخالفت ما با يكديگر، هر گونه دعوا و نزاع ما با يكديگر، دشمنان را اميدوار مي‌كند، خوشحال مي‌كند.» اميدوارم بفهميم كه مي‌توانيم در كنار هم باشيم ولي يك جور فكر نكنيم، اميدواريم بفهميم كه به جرم اختلاف سليقه نبايد گريبان چاك داد و نداي «لا حكم الا لله» يا چيزي شبيه آن را فرياد كشيد، البته شايد هم به خوبي بفهميم اما منافعمان در نفهميدن و تكفيري بودن مستتر باشد.
1- الانعام (36)
2- سوره محمد (16)

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, :: 13:16 :: توسط : تورج قیداری

یه روز بابت یک موضوع باید وقت می گذروندم یعنی منتظر کسی بودم که چشمم به یک اسباب بازی فروشی افتاد .
از اونجایی که بررسی این حوزه برام مهم بود گفتم برم و سری به محصولاتی بزنم که رفیق صمیمی بچه های این کشور خواهند بود .
غافلگیر نشدم چون تقریباً همون چیزهایی که فکر می کردم رو مشاهده کردم و کمی هم البته گرد غم رو دلم نشست


طبق معمول عروسک های باربی یا مشابهاتش ، عروسک های هری پاتر ، اسپایدر من ، بن 10 و ...
                                          http://www.ben10-oyunlari.com/files/image/gben10.jpg

                               http://mobarez.persiangig.com/ax/koodak/DSC00967.jpg

و البته تعدادی هم بازی های فکری که انصافاً آدم رو وسوسه می کنه تا اونها رو آزمایش کنه . اما عروسک ها کمی من رو در فکر فرو برد . از صاحب مغازه اجازه گرفتم تا از یکی دوتا از اونها عکس بگیرم تا مطلبی در این مورد بنویسم . پس توجه شما رو به اون جلب می کنم .


تزریق هدف با چه هنری ؟


هدف سازندگان این محصولات در بند  بعد اشاره خواهد شد . اما این هدف به نظر شما با چه هنری به مقصد خواهد رسید ؟
به نظر می آید یکی از راه ها دوست شدن ، رفاقت و یک فاکتور دیگر به نام اسطوره شدن و قهرمان شدن است.


کودک و نوجوان در یک فیلم ، بازی کامپیوتری یا انیمیشن، با یک شخصیت آشنا می شود با او همه جا همراه می شود ، با او دوست و رفیق می شود ، همراه غم و غصه های آن می رود و با آن به هدف خود ( موفیت در داستان یا ماجرا ) می رسد . وقتی آن شخصیت به بهانه ای با کودک یا نوجوان نباشد ( یا در دست نباشد ) ، فرد به دنبال آن می گردد در پوسترها ، عروسک ها ، برچسب ها ، روی دفتر ، کیف و ...
آن شخصیت همه جا همراه فرد خواهد بود ، و آن فرد دوست دارد بشود مثل آن شخصیت .


این الگوها چه ارمغانی دارد ؟
حالا بعضی وقتها آن شخصیت می تواند در شرایط زندگی فرد پیاده شود ، بعضی وقتها هم این قابلیت را ندارد . اما فرد با آن شخصیت خود را مشغول ساخته و الگو انتخاب کرده . الگویی که حداقل دستاورد آن بی دستاوردی است
انتخاب الگویی که بدون دستاورد است!


در مورد تاثیرات این اسباب بازی ها( که از اسطوره هایی نشأت می گیرد ) بحث ، فراوان است . از تزریق فرهنگ در الگوهای لباس بعضی وقتها خشونت و بی هویتی و خالی ساختن از فرهنگ بومی و ( بی انصافی هم نباشد ) شاید بعضی وقتها هم کمک به دیگران یا کمک به مظلوم و بعضی وقتها هم بسته تو خالی مشغول کننده ... اما به هر حال خوش به حال آنها که توانستند با محصولاتشان در دل کودکان و نوجوانان ما جا باز کنند . باید به هنر و زحمت آنها دست مریزاد گفت .

هدف غرب
درست است که هدف و زیربنای آنها به قول ماکس وبر، اقتصاد است و فرهنگ، رو بنا اما آنها با این هدف هم زیربنا را تقویت کردند ( قدرت مالی ) و هم روبنا را ( فرهنگ ) نشر دادند . که باید به آنها آفرین گفت چون  برای این هدف زحمت کشیدند .

                   http://mobarez.persiangig.com/ax/koodak/Barbie_as_Rapunzel-Optimized-3.jpg    http://mobarez.persiangig.com/ax/koodak/hp_wallpaper_10_1024x819.jpg
انیمیشن ها و کارتون هاو فیلم های استثنایی از نظر تنوع موضوع و تنوع شخصیت ، جلوه های ویژه ، تنوع محیطی ، جذابیت ، هیجان و ... با شخصیت هایی چون هری پاتر ها ، بتمن ها ، اسپایدر من ها ، باربی ها و ... که می شود قهرمان های کودکان و نوجوانان سراسر جهان .
این تحسین ندارد ؟


ما چه کردیم ؟


در کشور ما به اصطلاح مغزهای فرهنگی کشور به گوشه ای از این داستان پی بردند که اسباب بازی می تواند برای کودک الگوساز باشد و این بعد از آن بود که باربی به بازار ما آمد .


ارگانی نیمه دولتی سراسیمه و بدون پشتوانه ی  مهندسی شده، عروسک های دارا و سارا را با لباسها ، و حالت های مختلف ، وزنی سنگین ، قیمتی گران و غریبه با مخاطبین ( و ساخت کشور چین ) وارد بازار کرد که به هیچ وجه مورد استقبال واقع نشد .



               

http://vista.ir/include/articles/images/d3491d266953030e581b65b8feb80d95.jpg

اما به زور هم که شده برچسب ها و تصاویر روی دفاتر و کیف ها و ... در بازار پخش شد . اما آیا مورد اقبال عموم واقع شد ؟


ما توانستیم !

این الگو در کشور ما اتفاق افتاد (یعنی ورود به دل کودکان و نوجوانان ) و در انتشار آن نیز ناخواسته موفق بود اما الگویی تربیتی در بر نداشت . البته باز خوب بود که بار منفی نداشت .



کلاه قرمزی ، زی زی گولو و و شاید نمونه های دیگر .


این شخصیت ها با بچه ها دوست بودند ، بچه ها با آن ها اخت گرفتند با آنها می خندیدند و با آنها ناراحت می شدند و داستان  های آن را دنبال می کردند .



http://mobarez.persiangig.com/ax/koodak/13900821738__1586_1740_1586_1740_1711_1608_1604_1608_.jpg

           

http://mobarez.persiangig.com/ax/koodak/Kolah777.jpg

وقت آنها تمام شد و کودکان منتظر آنها که بعد از کمی انتظار یا شاید هم همزمان با آنها محصولاتشان هم با آن وارد بازار شد ... و فروش آنها هم با موفقیت خوبی روبرو شد . اما چون سریالی نبود و ادامه نداشت نسل های بعدی با آن الفتی نداشتند و دوباره فراموش شدند .


اما ما توانستیم این الگو را پیاده کنیم .

قهرمان سازی و نشر آن در دل کودکان و نوجوانان .
چرا سردر گم ؟
آیا نمی شود دیگر این الگو را پیاده کرد ؟

با پیشرفت خوبی که در صنعت انیمیشن سازی داشتیم و یکی از بهترین نمونه های آن را ( از نظر کیفی و فنی ) در تهران 1500 هم شاید دیده باشید .


با فیلمهایی که هدف آنها می تواند هم ساختن قهرمانهای جدید و الگوسازیِ نو بر اساس فرهنگ ایرانی اسلامی و اصلاً استفاده از  قهرمان هایی که کشورمان کم به خود ندیده و زنده کردن آنها . قهرمانانی که با ورود آنها به دل خانواده ها کودک و نوجوان رنگ و بوی ارزش ها را با آن ببیند . کودک و نوجوان آن طور که دوست دارد و با ادبیات خودش پوشش مناسب را قبول کند ، طعم زیبای دین را بچشد ، آداب اجتماعی ، کمک به هم نوعان و ... و در کل همان صراط مستقیم .


با ساختن همان برنامه های عروسکی که خواسته کودکان است فاکتورهایی را هنرمندانه در شخصیت ها بگنجانیم و الگو بسازیم . الگویی جذاب ، الگویی تاثیر گذار در زندگی اجتماعی ، الگویی تربیتی ، اعتقادی و ...


وقتی این الگو ساخته شد و در دل بچه های ما جا باز کرد دیگر لازم نیست که ما بخواهیم در جهت نشر آن و تولید محصولات قدم برداریم .


مطمئناً آن زمان افراد زیادی هستند که صرفاً به خاطر جنبه های مالی(و به خاطر تشنگی کودکان و نوجوانان به این محصولات ) دست به پخش و نشر آن الگو ها بزنند .


سید مهدی پیشنمازی


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, :: 13:15 :: توسط : تورج قیداری

رئیس شرکت سامسونگ الکترونیک (کره) در نامه‌ای بخاطر پخش تیرز تبلیغاتی ضد ایرانی محصولات این شرکت، در یک شبکه تلویزیونی رژیم صهیونیستی، رسما از مردم ایران عذرخواهی کرد.

متن کامل نامه وی بدین شرح است:



شرکت سامسونگ الکترونیک بدین وسیله از اقدام شنیع یکی از شبکه های تلویزیونی کابلی اسرائیلی با نام HOT که با استفاده از یکی از محصولات این شرکت اقدام به تبلیغات برای شبکه خود نموده و سبب آزرده خاطر گشتن ملت ایران شده است، مراتب انزجار و تاسف عمیق خود را اعلام می نماید.



با توجه به پیشینه طولانی و ارادت عمیق شرکت سامسونگ الکترونیک نسبت به ملت شریف و صلح دوست ایران، این شرکت به مجرد حصول اطلاع توهین آمیز این تبلیغات، اکیدا خواستار توقف فوری آن شد و به علاوه بر توقف سریع فروش هرگونه از محصولات خود به این شبکه غیرحرفه ای پافشاری نمود.



شرکت سامسونگ الکترونیک به عنوان یکی از اعضای جامعه جهانی، احترام به همه ملل جهان را سرلوحه خود قرار داده و در همین راستا احترام زیادی برای ملت شریف ایران و فرهنگ غنی ایشان قائل است. از این رو مایل است بار دیگر از این عمل ناپسند که در آن یکی از کالاهای سامسونگ دستاویزی برای اهداف نادرست شبکه ای غیرحرفه ای قرار گرفته و سبب هتک حرمت ملت جمهوری اسلامی ایران شده است، پوزش خواسته و اطمینان دهد که در آینده با دقت کافی اجازه چنین استفاده ای را از کالاهای خود نخواهد داد.


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, :: 13:9 :: توسط : تورج قیداری

از آمار سقط جنین در غرب چه می­دانید؟ سقط جنین راهی برای درآمد زایی یا قانونی برای حمایت از حقوق زنان؟ از تجارت لوازم آرایش در غرب تا چه اندازه خبر دارید؟ رابطه میان تجارت لوازم آرایش با صنعت سقط جنین چگونه است؟ آیا از استفاده جنین برای طعم دهنده­ های غذایی اطلاع دارید؟ برای پاسخگویی به سوالات فوق با گزارش ویژه مشرق همراه شوید...
به گزارش مشرق، با ورود بشر به خصوص انسان غربی به زندگی مدرن در سایه مکتب لیبرالیسم، آثار فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی منتج شده از مکتب لیبرالیسم در زندگی بشر عصر مدرن بسیار ملموس و قابل تأمل جلوه می­کند.
با توجه به تعریف اجمالی از مکتب لیبرالیسم، تکیه این مکتب بر آزادی یعنی آزادی فرد در جامعه تا جایی که به آزادی دیگران لطمه‌­ای وارد نشود، به گونه­‌ای رقم خورده است که دولت بنابر توجیه آزادی، به مسائلی از قبیل خانواده توجه نکرده و این موضوعات را در دایره مسائل شخصی تفسیر می­‌کند؛ از سوی دیگر، به دنبال تکیه مکتب لیبرالیسم بر آزادی، روی کار آمدن نفکر فمينيسم با ادعای احیای حقوق زنان، نه تنها حمایتی از زنان نداشته بلکه بر مشکلات زنان افزوده است.

 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, :: 12:27 :: توسط : تورج قیداری

به گزارش مشرق، مردم مراکش در داخل و خارج این کشور، از اقدام یک شرکت ایتالیایى در تبلیغ کالاهایش خشمگین شده‌اند، زیرا این شرکت یک مانکن را با لباس‌هایى نامناسب در کنار آیات قرآن قرار داده است.

 

 
به ستنا ستنا به نقل از العربیه، شرکت ایتالیایى "فورنارینا" مجموعه اى از تصاویر و تیزرهاى تبلیغاتى را ارایه کرده است که در آنها خانم مانکن لباس‌هایى را با رنگ روشن و مناسب غربى‌ها براى فصل بهار پوشیده است و تبلیغ مى‌کند، در حالى که زمینه‌ى پشت او و اطرافش را در و دیوارهاى یک مدرسه‌ى دینى تاریخى گرفته که بر آن‌ها آیات قرآن نقش بسته است.

 این مدرسه‌ى تاریخى در شهر مراکش واقع در جنوب این کشور قرار دارد و نامش "مدرسه ابن یوسف" است. مدرسه مذکور تا چند سال پیش محل آموزش علوم دینى بود ولى پس از تغییر مکان تحصیل طلاب دینى، این مکان به یک نقطه ى گردشگرى تبدیل شده و مورد بازدید جهانگردان شده است.

 
گفتنى است مدرسه‌ى ابن یوسف در سال 1346 میلادى توسط سلطان ابوالحسن مرینى ساخته شده است و شهرت بسزایى در تدریس علوم دینى داشته است.
 
 
خانم مانکنى که با لباس‌هاى بهارى و تقریبا نیمه عریان در تیزر تبلیغاتى دیده مى‌شود، لباس‌ها را بر تن خود نشان مى‌دهد، حال آنکه آیات قرآن پشت سر او دیده مى‌شود.
 
ظاهراً شرکت ایتالیایى خواسته از شهرت مکان استفاده کند، تا علاقه مندى به لباس‌هایش را بیافزاید؛ لیکن این کارش نتیجه‌ى عکس داده است.

ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 13 فروردين 1391برچسب:, :: 12:27 :: توسط : تورج قیداری

بمب عشق اسرائیلی: نگاه خوش بینانه

یادم می‌آید نوجوانی‌م، زمانی که وبلاگ «جنبشی استشهادی» را می‌نوشتم، و دغدغه اول زندگی‌م موضوع جهاد با اسرائیل بود، یکی از فعالیت‌هایم دوست شدن با اسرائیلی‌ها در ارکات و وبلاگستان بود؛ آن زمان هم تصورم این بود که باید کسی که با او می‌جنگم را بشناسم؛ و باید اعتراف کنم پس از چندسال، در اثر مطالعه درباره دشمنم، هر چند چیزی انگیزه‌م برای حذف موجودیتی به اسم دولت اسرائیل کم نشده است؛ اما تصورم از شهروندان کشور جعلی اسرائیل تغییر کرده است.

این روزها بسیاری از کمپین فیس‌بوکی صلح اسرائیل-ایران و «ایرانیان ما شما را دوست داریم» (صفحه فیسبوک | وبسایت) می‌گویند؛ رسانه اپوزیسیون آن را عدم همراهی افکار عمومی ایرانیان با تمایلات اسرائیل‌‌ستیزانه جمهوری تفسیر می‌کنند (گزارش میترافرهمند خبرنگار اسرائیل رادیو فردا: +یک | +دو // مئیر جاودانفر خبرنگار بی.بی.سی: +)؛ و بخشی از رسانه‌های حزب‌الله با بدبینی کامل، آن را بخشی از پروپاگاندای اسرائیلی برای تحت فشار قرار دادن جمهوری تفسیر می‌کنند (موارد زیاد است، نمونه این بازنشر وبلاگی)؛ در همین باره فکر کردم بد نیست از یک زاویه مختلف و با ذکر موارد زیر هم به قضیه نگاه کنید:

اسرائیل واقعی چگونه است؟

یقینا ساده سازی امور راحت‌ترین کار است، مانند سلفی‌ها دنیا را سیاه و سفید، کافر/مومن و اصولا دو قطبی دیدن دنیا راحت‌ترین کار برای پیدا کردن جواب است، در این چهارچوب برای هر اتفاقی یک جواب سریع و مشخص وجود دارد؛ اما واقعیت این است که دنیا پیچیده است، پر از فرهنگ‌ها و «خرده‌فرهنگ‌ها»، و نفی X لزوما به پذیرش Y نمی‌انجامد.

اسرائیل برخلاف تصور‌ ما شامل یک جامعه اکثریت مذهبی نیست؛ صهیونیست‌های مومن تقریبا ۳۰درصد از جمعیت اسرائیل را شامل می‌شوند؛ از سویی دیگر این جمعیت در مسائل داخلی و مدیریت کشور، و حتی اینکه چه کسانی یهودی خونی و شایستگی حضور در اسرائیل را دارند با صهیونیست‌های سکولار دچار اختلافند. برخلاف نمایشگری اسرائیل و مسیحیان اوانجلیست، سیر تشکیل اسرائیل بیش از انگیزه‌های مذهبی، متاثر یک احساس نیاز قومی-خونی است، مشابه انگیزه مشترک کرد‌ها و هر قومیت دیگر که حال متاثر از رفتار سوء خود یا جامعه بزرگتر احساس فشار می‌کند (که درباره یهودیان یقینا بخش عمده مشکلات تاریخی‌شان متاثر از رفتارهای سوء خاصه خودشان، بالاخص نژادپرستی، است که همچنان آن را ادامه می‌دهند). در این موقعیت، ما عرب‌اسرائیلی‌ها، یهودیان اتیوپی و … را می‌بینیم، که به اجبار در این موقعیت قرار گرفته‌اند.

یهودیان فقیر اتیوپی که بالاجبار در هنگامه تشکیل اسرائیل با کامیون‌ها به مناطق اشغالی آورده‌شده‌اند، امروز از فقیرترین و تحت فشارترین اقشار اسرائیل هستند، و در حالی که یهودی بودن ایشان از طرف قشر صهیونیست‌های مذهبی هم زیر سوال است، حتی اگر تمایلی به خروج از این وضعیت دردناک داشته باشند، توانایی خروج از اسرائیل را ندارند. در همین موقعیت یهودیان ارتدکس را داریم که با تشکیل و اجتماع یهودیان مخالفند، در اختلاف مذهبی با سکولارها و اختلاف ایدئولوژیک با صهیونیست‌های مومن قرار گرفته‌اند.

در کنار این بگذارید که ما امروز با اسرائیل ۶۰ سال پیش روبرو نیستیم؛ امروز نسلی را داریم که نه پدرانشان که پدر بزرگ‌ها و پدرِ پدربزرگ‌هایشان مهاجرین به مناطق اشغالی بوده‌اند؛ برای بخش عمده‌ای از این افراد این جنگ ایدئولوژیک برای ارض موعود بی‌معنی است، خصوصا که ارض موعود آنچه که می‌بایست نشد، و تبدیل به یک موقعیت بغرنج شده است؛ اما این نسل سرمایه و میراث‌ش در فلسطین اشغالی است، در این آب و هوا و منطقه بزرگ شده است؛ و باید پذیرفت که تصمیم به مهاجرت و بازپس دادن فلسطین تصمیم آسانی در این موقعیت نیست (خود را جای وی بگذارید، چه می‌کنید؟ انگیزه‌های اخلاقی ما زمانی که در تضاد با منافع و از دست دادن تمام سرمایه خود و پدران‌مان باشد تا چه حد موثر خواهد بود؟)

اما این نسل در حالی که درخواست ما برای باز پس دادن اراضی فلسطینی را «حتی» نمی‌فهمد؛ اما در پارادوکس اخلاقی با وضعیتی که بر فلسطینی‌ها می‌رود، گیر کرده است. این نسل هم در یک فشار اخلاقی و در مخالفت با رفتارهای سبعانه دولت اسرائیل و بخش بزرگی از هم‌وطنان خود است، هم اسرائیل را به جای ارض موعود به یک وضعیت بغرنج اقتصادی و بدون آینده و تحت تهدیدات امنیتی شدید می‌بیند.

شناخت اسرائیل و اسرائیلیان موضوع مهم و جذابی است که در صورت مخالفت با اسرائیل برای تصمیم‌گیری‌های آگاهانه و درست باید از آن بدانیم؛ در اینجا فقط گذرا اشاره کردم و تمایلی به واکاوی دقیق و طبقه‌بندی شده نداشتم؛ با این حال احمد زیدآبادی، در کتاب «دین و دولت در اسرائیل» به تفصیل این وضعیت را شرح می‌دهد.

چه کسی پشت کمپین است؟

اما، چه کسی پشت کمپین است و کمدی تلخ این ماجرا چیست؟ آنچنان که من متوجه شدم شروع این کمپین توسط گروه‌های چپ و صلح‌طلب اسرائیلی است که شرحی از وضعیت‌شان رفت؛ من خبر این کمپین را در وبسایت چپ گرای +۹۷۲ خواندم. این مجموعه متشکل از یهودیان و بعضی اعراب مرزهای ۱۹۴۸ است که خواهان سازش اسرائیلی فلسطینی هستند؛ ورای اینکه ما موافق سازش و گذشتن از حقوق چند میلیون آواره فلسطینی باشیم یا نه، این گروه اپوزیسیون صهیونیست ها محسوب می شوند. در وب‌سایتشان گزارش و تصویریهای اعتراضاتشان به شهرک سازی، تخریب اراضی فلسطینی و … را می توانید ببینید؛ جالب تر از همه تظاهرات یهودیان اتیوپی اصل با تصویر شهید مالکوم ایکس است. آنچنان که من با خبرم اعضای با تابعیت دوگانه این جمعیت حتی در کنار دوستان چپ گرایی که از اروپا، آمریکا و آمریکای لاتین حضور داشتند برای کنفرانس بین المللی وبلاگ نویسان حقیقت به تهران دعوت شده بودند. در ادامه این کمپین به تازگی تظاهراتی حقیقی در مخالفت از جنگ نیز برگزاری شده است که تصاویرش را در اینجاها (+ | +) می توانید ببینید.

این تصویر یکی از تظاهرات این گروه در اعتراض به یهودی سازی قدس شرقی است

این تصویر یکی از تظاهرات این گروه در اعتراض به یهودی سازی قدس شرقی است

این کمپین (آنچنان که در ویدئو و پوسترهای آن دیده می‌شود)، با شعارهایی با مضمون اینکه آنچه که از ما نمایش داده می شود همه ما نیست، سعی به تمایز بخشی خود با جریانات قدرت اسرائیل و جنگ‌خواه همچون نتانیاهو دارد (پوستری درباره نتانیاهو هم از همین کمپین پخش شده است)؛ کمدی تراژیک قضیه این است که در حالی گروه اسرائیلی اپوزیسیون و مخالف با زیاده خواهی‌های صهیونیستی این کمپین را شروع می‌کند که در طرف مقابل‌ش گروه استقبال کننده ایرانی الاصل، ایرانیان اپوزیسیون خارج از ایران، و گروه‌هایی هستند که برخلاف طرف اسرائیلی که مدافع بخشی از حقوق فلسطینیان است مخالف اعراب و فلسطینی ها هستند.

چه باید کرد؟

آیا مشکل ما با اسرائیل، تنها موضوع فلسطین است؟ هرچند که اکثریت مردم سلیم‌النفس دنیا از وضعیت فلسطین ناراحت خواهند بود، و پذیرش و مهربانی کردن با عامل این وضعیت آنچنان مورد پذیرش ایشان نیست؛ اما واقعیت اینجاست که ما ایرانیان، از زمان تشکیل اسرائیل از دخالت‌های توسعه طلبانه اسرائیل در رنج بوده‌ایم، در دوره پهلوی این وضعیت با رفتارهای قدرت طلبانه یهودیان ایران و همچنین قبضه بازار با محصولات اسرائیلی، و بعد از آن با سنگ اندازی‌ها و فشارهایی چون ترور نیروهای حتی فنی و غیر نظامی ما ادامه یافته است. امروز موضوع انرژی هسته‌ای بیشتر از یک موضوع ایدئولوژیک موضوعی حیثیتی برای غرور ملی ماست که با ترورهای اسرائیلی مورد هدف قرار گرفته است.

در چنین وضعیتی، به نظر من، طرف دیگر گفتگوی کمپین، نه ایرانیانی که هموطنان خود را در بخش مهم و سخت تاریخ‌شان تنها گذاشته اند، و نه اقلیت ضدفلسطینی وخودخواه جامعه، بلکه کسانی هستند که حتی ورای موضوع اختلاف بر سر اراضی فلسطینی که به دلیل آسیب‌های مستقیمی که از طرف اسرائیل دیده‌ایم مدعی هستیم.

به نظر من دوستان، به جای غرولند و هراس از این که به قول خودشان بچه قرتی‌ها با لاس زدن با اسرائیلی ها آبروی ایرانیان را در برابر باقی مردم منطقه و جهان ببرند، باید وارد این کمپین شوند؛ آنها به ما می‌گویند که دوستمان دارند و نمی‌خواهند با ما بجنگند؛ این درحالی است که دولت آنها همین حالا در حال جنگ با ما است، مقرهای علمی و نظامی ما را منفجر می‌کند، دانشمندان ما را می‌کشد و برای سخت کردن وضعیت اقتصادی تک‌تک مردم ایران از طریق تحریم‌ها تلاش می‌کند. اگر از پاسخ‌های عاشقانه آنها که بچه‌قرتی‌های فیس‌بوک می‌نامید ناراحتید؛ وقت آن است که همین موضوع را به همه یادآوری کنیم، گفتن دوستت دارم برای جلوگیری از برخورد احتمالی با اسرائیل کافی نیست، ما به جای دوست دارم‌ها توقع احترام به حقوق‌ما داریم.

بیایید در این کمپین شرکت کنیم؛ و به آنها بگوییم که ما اصلا به دوست داشتن و نداشتن آن‌ها فکر نمی کنیم؛ و آنها به صورت پیش‌فرض هدف حمله ما نیستند؛ اما توقع داریم حد خود را بدانند؛ دانشمندان ما را نکشند؛ ما را تهدید نکنند؛ به باقی مردم منطقه و حقوق فلسطینی ها احترام بگذارند، و نسل کشی و شهرک‌سازی‌ها را تمام کنند؛ بعد از بقیه توقع احترام و علاقه داشته باشند.

نگاه بدبینانه: آیا همه کمپین در این چهارچوب تحلیل می‌شود؟

هرچند من شروع این قضیه را کاملا از پایین و بدون سازماندهی دولتی می‌دانم، اما بهرحال کاملا مشخص است که کمپین‌های اینچنینی می‌تواند با کاهش جو جنگی بر کاهش فشار روانی بر مردم اسرائیل و همچنین کاهش فشارهای اقتصادی چون قیمت نفت که متاثر از ترس جهانی از جنگ منطقه‌ای است موثر باشد؛ در چنین وضعیت طرف مقابل ما موقعیت خوبی برای آمادگی ضربه زدن به ما خواهد داشت.

از سویی دیگر حتی اگر این فعالیت را یک فعالیت خیرخواهانه متاثر از ایدئولوژی‌های صلح و سازش خواهانه ندانیم؛ کاملا مشخص است که ما شبیه هیچ کدام از دشمنان دیگر اسرائیلی‌های نیستیم؛ جنگ با حزب‌الله به عنوان نائب شیعی ما طولانی‌ترین و فرسایشی‌ترین جنگ تاریخ کوتاه اسرائیل است، اسرائیل از نظر اقتصادی و روانی توان شکست، فرسایش و جنگ‌های طولانی مدت‌ را ندارد؛ این درحالی است که به سمت جنگ با کشوری می‌رود که خود پدر حزب‌الله و بارها قوی‌تر از آن است، و تجربه طولانی‌ترین جنگ قرن بیستم را دارد؛ کشوری متصل به دریا که به این واسطه هم قدرت تحمل فشارهای تحریم را یافته است و هم توان کنترل مسیر انتقال بخش عمده‌ای از انرژی دنیا را در دست دارد؛ جنگ طولانی مدت با ایران نه تنها برای اسرائیل که برای دنیا گران تمام خواهد شد. در عین حال آخرین نظر سنجی‌ها نشان می دهد که اکثریت اسرائیلی‌ها ترجیح می‌دهند کشورشان به تنهایی با ایران درگیر نشود (و البته اکثریت در صورت همکاری آمریکا که گویا اسرائیلی‌ها به آن اطمینان ندارند، موافق این جنگ و پایان سایه هراس هستند).

اسرائیل این روزها تحت فشار امنیتی بلند مدت و فرسایشی به مهاجرت معکوس رسیده است؛ حتی بدون وقوع یک جنگ ویران کننده با ایران، روند فرسایشی سایه جنگ با چنین حریفی می‌تواند بر این روند مهاجرت معکوس تاثیر شدیدی بگذارد. اسرائیلی‌ها از هیچ کدام از حریفانشان به اندازه ما نمی‌ترسند؛ و حال اگر رهبران آنها به فکر نیستند، چرا نباید خودشان کاری برای رهایی از این ترس وحشتناک بکنند؟

 

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, :: 3:25 :: توسط : تورج قیداری

 

 

علامه محمد تقی جعفری (رحمه­ الله ­علیه) می­ گفتند:

عده ­ای از جامعه ­شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست».

برای سنجش ارزش خیلی از موجودات، معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه­ ی آن است. اما معیار ارزش انسان­ها در چیست؟

هر کدام از جامعه شناسان صحبت­هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه دادند.

بعد وقتی نوبت به بنده رسید گفتم : اگر می­خواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می­ورزد.

کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقش ماشینش است ارزشش به همان میزان است.

اما کسی که عشقش خدای متعال است ارزشش به اندازه­ ی خداست.

علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناسان صحبت­های مرا شنیدند برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.

وقتی تشویق آن­ها تمام شد من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود. بلکه از شخصی به نام علی (علیه­ السلام) است. آن حضرت در نهج البلاغه می­فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازه­ ی چیزی است که دوست می­دارد».

وقتی این کلام را گفتم دوباره به نشانه­ ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیه­ السلام) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند . . .

حضرت علامه در ادامه می­ گفتند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق 50 میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی!!! پنجاه میلیونی!!!» . چقدر بدش می­آید؟ در واقع می­فهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد چقدر پست و بی­ ارزش است!

اینجاست که ارزش و مفهوم «ثار الله» معلوم ميشود. ثار الله اضافه­ ی تشریفی است .

خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزش گذاری است و ارزش آن به اندازه­ ی خدای متعال است.


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 10 فروردين 1391برچسب:, :: 3:20 :: توسط : تورج قیداری

احمدي‌نژاد با طرح اظهارات ضد صهيونيستي بار ديگر خبرساز شد؛

شايد "كلاوس كلبر" كه از او به‌عنوان حرفه‌اي‌ترين خبرنگار و مصاحبه كننده در آلمان ياد مي‌شود، وقتي كه در آخرين روز كاري سال 90 در دفتر رئيس‌جمهور ايران، آماده گفت‌وگو با وي مي‌شد، تصور هم نمي‌كرد كه اين مصاحبه و اظهارات تند و تيز احمدي‌نژاد عليه صهيونيست‌ها و پيش كشيدن مجدد موضوع هولوكاست، مي‌تواند به قيمت زير سؤال رفتن اعتبار حرفه‌اي او تمام شود و حجم انبوهي از انتقادهاي محافل صهيونيست‌هاي را متوجه‌اش كند.

براي خواندن بخش‌هايي از اين مصاحبه اينجا كليك كنيد

به گزارش رجانيوز، رئيس‌جمهور در اين مصاحبه كه با شبكه ZDF انجام شد، بخش عمده‌اي از سخنانش را عليه صهيونيست‌ها متمركز كرد و با همان شيوه‌ي هميشگي‌اش اجازه نداد كه حرفه‌اي ترين خبرنگار و مجري آلماني از اين مصاحبه آن چيزي را كه مي‌خواهد برداشت كند. شايد به همين دليل نيز اين مصاحبه كه قرار بوده، 20 دقيقه باشد و 45 دقيقه طول كشيد، ساعتي پس از نيمه شب از تلويزيون دولتي آلمان پخش شد.




 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 14:21 :: توسط : تورج قیداری

 

 * نامه ای به بهشت * 

با با علی سلام. دلم خیلی خیلی برات تنگ شده . امروز سی روزه که رفتی .

بابایی چرا از پیشم رفتی پیش خدا. حتماً از دستم ناراحت شدی آخه وقتی رو ویلچر بودی غصّه می خوردم دلم می خواست دنبالم بدویی یا بغلم کنی پرتم کنی بالا.

بابا نمی خوام باهام بازی کنی ، نمی خوام اذیّت بشی فقط بیا

پیشم باش، رو ویلچر باش، اما باش .

 وقتی تهران بودی ، به خدا می گفتم: من بمیرم اما بابام نمیره .

خانم معّلمم میگه: ....

خانم معّلمم میگه: خدا بچه ها رو خیلی دوست داره اما بچه های شهیدان رو بیشتر دوست داره. یعنی خدا تور برد که منو بیشتر دوست داشته باشه؟

من خدا رو خیلی دوست دارم اما تو رو هم خیلی دوست دارم.

راستی بابا، مامانت خوبه؟ الان پیش مامانتی یا پیش دوستات؟

بابا جایی ت درد نمی کنه؟ دیگه درد نداری؟ نفست خوبه؟

باشه بابا اگه پیش مامانت با دوستات خوبی، منم تحّمل می کنم اما بابا ندیدنت خیلی خیلی سخته.

آخه تا قیامت نمیشه ببینمت. به مامان میگم: قیامت کی میشه؟

مامان میگه : تا مهدی نیاد قیامت نمیشه.

دیگه منم دعا می کنم، مهدی بیاد بعد زود قیامت بشه ببینمت.

بابایی خوش بحالت که تو بهشتی، اینجا هیچ خوب نیست.

نامه رو هیشکی نخونده، اول تو بخون برا مامانت هم بخون .

بابایی از مامان پرسیدم: یتیم یعنی چی ؟

مامان گریه کرد گفت: یعنی مظلومیّت، یعنی کربلا، یعنی رقیه

بعد منم فهمیدم خدا خیلی دوستم داره که شدم مثل رقیه

بابا بغلم کن . دلم برات یک ذره شده. دوستت دارم بابایی.

از طرف مبینا سراج دختر شهید علی رضا سراج 22/12/90  

 

 


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 14:18 :: توسط : تورج قیداری

عملیات فتح المبین ، درست در ایامِ نوروز سال 1361آغاز شد و در تمام مدتی که مردم در تعطیلات نوروزی به سر می بردند در جبهه های جنوب جریان داشت. رزمندگان اسلام ، با تقدیم جان های تابناکِ فراوانی ، موفق شدند قبل از پایان تعطیلات نوروزی ، عملیات را با پیروزی کامل به اتمام برسانند و نتایج آن را به عنوان عیدی سال 1361 به ملت ایران تقدیم نمایند.


 تصویری که مشاهده می کنید ، در حدفاصل چهارم تا دهم فروردین ماه 1361 ، طی مرحله ی دوم عملیات فتح المبین ، توسط بسیجی هنرمند «مهرزاد ارشدی» برداشته شده است. محل عکس برداری ، دشت «رقابیه» ، واقع در منطقه ی عمومی «شوش» می باشد.

رزمنده ی بر خاک افتاده ، احتمالا یک کمک تیربارچی بوده است.

روحمان با یادش شاد


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 14:17 :: توسط : تورج قیداری

استفاده از عبارت «پرده الکترونیک» یادآور واژه «پرده آهنین» است. این اصطلاحی بود که آمریکا برای شوروی سابق و کشورهای کمونیستی اروپای شرقی بکار برد و منظور از آن یک حصار نظامی و امنیتی بود که این کشورها به دور خود کشیده بودند تا مانع از نفوذ و رد و بدل اطلاعات شوند.

به گزارش خبرنگار دیپلماسی عمومی مشرق، با فرا رسیدن سال جدید شمسی، اوباما مانند سالهای گذشته پیامی برای ایرانیان فرستاد.

وی در این اظهارات، سعی کرد با کاربرد الفاظی نشان دهد که خواستار عاقبت به خیری مردم ایران و مشتاق به ارمغان آوردن «آزادی و حقوق بشر» برای آنهاست.

البته آمریکا همیشه بر آن بوده تا با پنهان شدن در پشت واژگان دهان پرکنی چون «آزادی» و «حقوق بشر» که معلوم نیست تعریف دقیق آنها چیست، این اجازه را به خود بدهد تا به عنوان «کلانتر جهان» در امور کشورهای دیگر مداخله کرده و آنها را به زیر سیطره خود ببرد.

اوباما در پیام نوروزی‌اش به منظور همراه ساختن ایرانیان با خود، با اذعان به ریشه‌دار و غنی بودن فرهنگ و تاریخ ما مردم ایران گفت: «مردم ایران وارثان تمدن بزرگ و باستانی‌ای هستند. همچون مردم دیگر نقاط، آنها از این حق جهانی برخوردارند تا برای خود فکر کرده و سخن بگویند. دولت ایران موظف است تا به این حقوق احترام بگذارد، همان‌طور که موظف است تعهدات خود در ارتباط با برنامه هسته‌ای‌اش را رعایت کند.»

وی با اشاره به اینکه بین مردم ایران و آمریکا یک «پرده الکترونیک» وجود دارد، بیان می‌دارد: «مردم ایران از داشتن آزادی ابتدایی دستیابی به اطلاعات مورد نظر خود، محروم شده‌اند... به خاطر اقدامات رژیم ایران، یک پرده الکترونیکی در اطراف ایران کشیده شده است... در فصل آغازهای جدید، مردم ایران باید بدانند که ایالات متحده آمریکا به دنبال آینده‌ای از روابط عمیق با مردم ما است ــ زمانی که در آن پرده الکترونیک موجود که ما را از هم جدا کرده برداشته شده و صداهای شما شنیده می‌شود؛ فصلی که در آن با درک متقابل و امیدهای مشترک ما به عنوان انسان، بر بی‌اعتمادی و ترس فایق می‌آییم.»

استفاده از عبارت «پرده الکترونیک» به نوعی یادآور «پرده آهنین» است. این اصطلاحی بود که آمریکا برای اتحاد جماهیر شوروی و کشورهای کمونیستی اروپای شرقی بکار برد و منظور از آن یک حصار نظامی و امنیتی بود که این کشورها به دور خود کشیده بودند تا مانع از نفوذ و رد و بدل اطلاعات شوند. ظاهراً این اصطلاح را نخستین بار وینستون چرچیل در سال 1945 بکار برده است.

حال گویا آمریکا تصور می‌کند که ایران نیز همچون کشورهای کمونیستی دوران جنگ سرد بوده و می‌خواهد تجربه بدست‌آمده از آن دوران را در مورد ایران نیز بکار برد و تمام تلاش و همت خود را بر این امر گذاشته است تا بین مردم و حکومت ما فاصله انداخته و از این فاصله و تفرقه به نفع خود سود ببرد و در نهایت با سرنگونی حکومت، همچون جماهیر شوروی، ایران را نیز دست‌خوش تجزیه کند.

از طرفی، از آنجا که آمریکا برای انجام عملیات‌های اطلاعاتی و روانی خود نیاز به داده‌های معتبر است و چون در ایران دارای سفارت‌خانه نیست، لذا در چند سال اخیر سعی کرده تا این خلا را با راه‌اندازی سفارت‌خانه مجازی خود و یا از طریق شبکه‌های اجتماعی و رصد فعالیت‌های ایرانیان در این شبکه‌ها پر کند.

از همین رو اخیراً موسسه رند دست به جمع‌آوری گفته‌های ایرانیان در توییتر و فیس‌بوک زده است تا آمریکا از آنها در دستور کار امنیت ملی خود بهره ببرد. برای انجام این کار موسسه رند دست به اجرای یک برنامه رایانه‌ای با نام LIWC زده است و از آن به عنوان ابزاری برای جمع‌آوری نظرات و تفکرات مردم ایران استفاده می‌نماید.

اوباما در نامه خود مدعی می‌شود که مقامات ایرانی با ایجاد «پرده الکترونیک» مانع از دسترسی آزادانه مردم به اطلاعات می‌شوند و آمریکا را طلایه‌دار آزادی اطلاعات و دیگر انواع آزادی می‌داند. اما سؤالی که مطرح می‌شود این است که آیا در آمریکا واقعاً چیزی به نام آزادی اطلاعات و آزادی بیان وجود دارد یا خیر. اگر این چنین است پس:

· چرا گوگل دست به «فیلترینگ حبابی»‌ کاربران خود زده و اطلاعاتی را در اختیار آنها می‌گذارد که خود می‌خواهد؟

· چرا سازمان جاسوسی آمریکا سیا با فیس‌بوک همکاری نزدیکی داشته و اطلاعات شخصی افراد را رصد و بایگانی می‌کند، به گونه‌ای که کریستوفر استارتینسکی معاون رییس سیا طی اظهاراتی بیان می‌کند که برای سیا فیس‌بوک کاملاً رویایی بود که به حقیقت پیوست؟

· چرا در جریان جنبش تسخیر وال‌استریت چندین نفر از مردم آمریکا دستگیر شدند؟

· چرا در اوج جنبش وال‌استریت شبکه اجتماعی توییتر دست به سانسور اطلاعات زد و در فهرست پرکاربردترین «توییت‌ها»، عبارت «تسخیر وال‌استریت» را حذف کرده و از آن صحبتی به عمل نیاورد؟

· چرا آمریکا تلاش کرد با قانونی موسوم به SOPA آزادی اینترنت را به کلی تحت تأثیر قرار داد؟

· چرا هر فرد و سازمانی که از رژیم صهیونیستی و اقدامات ضدانسانی آن انتقادی به عمل آورد به شدت تحت فشار و مورد بازخواست قرار می‌گیرد؟

شاید بهتر بود رییس‌جمهور آمریکا باراک اوباما پیش از نوشتن چنین نامه‌ای، ابتدا به سؤالات فوق و ده‌ها سؤال دیگر پاسخ می‌داد و سپس صحبت از آزادی بیان و حقوق بشر برای ملت‌های دیگر می‌کرد.


ارسال شده در تاریخ : چهار شنبه 9 فروردين 1391برچسب:, :: 14:16 :: توسط : تورج قیداری

« عَنْها(علیها السلام) قالَتْ:

قالَ رَسُولُ اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم):

مَا الْتَقى جُنْدانِ ظالِمانِ إِلاّ تَخَلَّى اللّهُ مِنْهُما، فَلَمْ یُبالِ أَیُّهُما غَلَبَ، وَ مَا الْتَقى جُنْدانِ ظالِمانِ إِلاّ کانَتِ الدّائِرَةُ عَلى أَعْتاهُما


حضرت فاطمه(علیها السلام) فرمود:

پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله وسلم) فرموده است:

دو سپاه ستمگر به هم نرسند، مگر آن که خداوند آن دو را به حال خود واگذارد، و باکى نداشته باشد که کدام یک پیروز گردد.

و دو سپاه ستمگر به هم نرسند، مگر آن که هزیمت و شکست از آنِ سپاه ظالم تر باشد.


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:, :: 2:23 :: توسط : تورج قیداری

ما را از جنگ می‌ترسانند... از خرابی و ویرانی... از بمباران... نمی‌دانند دهکده‌ی جهانی ما را پرستوهایی ساخته‌اند که مقصد را در کوچ می‌دیدند و از ویرانی لانه‌ی خود هراسی نداشتند. نمی‌دانند که ما شهروندان این دهکده‌ایم و غریبه‌ایم با آن دهکده‌ای که ‌آن‌ها سال‌هاست دارند برای‌مان می‌سازند!

هالیوود مدت‌هاست دارد راه‌های فضا را به کودکان و نوجوانان‌مان نشان می‌دهد، اما نمی‌داند شیران غیرت‌مند بیشه‌ی ایران، راه آسمان را خیلی پیش‌تر نشان‌مان داده‌اند...

کودکان ما شاید از بچگی تام و جریِ ساخت صهیونیسم، دیده باشند، اما بزرگ شده‌ی کوچه‌ی محرم‌اند و هیچ کدام نه تام‌اند و نه جری! تامّ و تمام، اسدالله‌‌اند و نسل‌شان به حیدر کرار می‌رسد و الگوی‌شان عباس‌بن‌علی‌ست...

بیچاره‌ها نمی‌دانند دهکده‌ی جهانی ما را پرستوها ساخته‌اند و پرستوها هرگز از کوچ نمی‌هراسند...

مردم اسرائیل دارند صفا می‌کنند با واژه‌های صلح و دوستی، اما صفای ما در هروله‌ی بین مشعر و مناست و اتفاقا در برائت از مردم اسرائیل در عرفات...

ما فقط به یک نفر ابراز علاقه می‌کنیم آن هم به کسی که افق دیدش تا بی‌کران آسمان بود و اتفاقا آمده بود زمین را از لوث وجود صهیونیست‌جماعت پاک کند و پرچم صلح و دوستیِ اسلام را در انتهای افق بکوبد که اسرائیل غاصب وجود مصفایش را برنتابید...

ما شاید دوست‌دار جنگ و خون‌ریزی نباشیم، اما از آن متنفر هم نیستیم و البته دوست‌دار جهادیم که جنگ شما، جهاد ماست و پلی‌ست برای گسستن حصار تن و شکستن میله‌های سجن دنیا و رسیدن به آسمان و رساندن انسان‌ها به آرامش و انسانیت و دوستی... نفرت برای ما فقط یک‌جا معنا دارد، آن هم از غاصبان قدس شریف و ربایندگان 4 دیپلمات ایرانی و جنایت‌کاران صبرا و شتیلا و محبت و دوستی برای ما فقط یک معنی می‌دهد آن هم عشق و محبت حاج احمد متوسلیان به نوجوانان کُرد و بلوچ و فارس و...

آهای مردم اسرائیل! آن کودکی که در بغل شماست، محصول نامشروع کلاهک‌های هسته‌ای و ترس شماست... لبخند نمی‌زند، دندان‌های تیز آماده‌ی دریدنش را به کودک ما نشان می‌دهد در بحرین و غزه ... کودک ما اما زیر بمباران آل سقوطی که پشتش به شما گرم است، لبخند می‌زند، اما نه به شما، به فرشتگان الهی که آمده‌اند راه‌های میان‌بر آسمان را نشانش دهند...

ما از شما متنفریم ای مردم اسرائیل! هم از شما و هم از دیکتاتورهای کثیف و غارت‌گری که دارند شما را کوک می‌کنند تا از حنجره‌ی نخراشیده‌تان صدای نکره‌ی جنگ روانی بیرون آید...

جنگ، سونامی‌ شماست و باران رحمت الهی ما...

ما با شما در همان سطحی می‌جنگیم که شما آغازش کنید و در آخر هم قطعا ما هُمُ الغالبونیم نه شما؛ حتی اگر 8 سال که نه! 80 سال، سفاکیت شما طول بکشد!

ما را تحریم کردید و حالا دارید از درد به خود می‌پیچید... خود کرده را تدبیر نیست... دارید حاصل دست‌رنج خود را بالا می‌آورید... دارید تمام می‌شوید و دیگر از آن نوکرتان، شیطان بزرگ هم کاری ساخته نیست که او هم مثل شوروی سابق دارد کوچک و کوچک می‌شود و دارد فرومی‌پاشد از هم...

ما از شما متنفریم ای مردم اسرائیل و باز هم لگد خواهیم کرد و به آتش خواهیم کشید ستاره شومِ بختِ شما را و به زودی و به حول و قوه‌ی الهی می‌رسد آن روزی که خودتان را هم زیر چکمه‌های پولادین‌مان له کنیم...

به امید ظهور و به امید شهادت...


ارسال شده در تاریخ : سه شنبه 8 فروردين 1391برچسب:, :: 2:19 :: توسط : تورج قیداری

 

رحیم مخدومی: در سال 1390، اتفاق‌هاي زیادی در ایران رخ داد که منجر به صدرنشینی نام کشور عزیزمان در لیست خبرهای مهم جهان شد. در این میان دو خبر به خاطر ویژگی منحصر به فرد و وجوه اشتراک متعدد، قابل تأمل و درس و عبرت است.



خبر اول: اصغر فرهادی با ساخت فیلم جدایی نادر از سیمین برای اولین بار در تاریخ سینمای ایران مفتخر به دریافت جایزه‌ی اسکار شد.

خبر دوم: مصطفی احمدی روشن به عنوان جوان ترین دانشمند نسل سوم انقلاب، مفتخر به دریافت مدال شهادت شد.



تأمل اول: هم اصغر هدف‌مند پیش رفت تا به این مقام نائل شد، هم مصطفی. هدف‌مندی اصغر که از اهداف ذاتی هر فیلم‌ساز بی توجه به دو فریضه ی تولّی و تبرّی است، نیازی به اثبات ندارد. رؤیای اسکار برای این تیپ فیلم‌سازان آن قدر جذابیت دارد که برای پرکردن چشم سیاستگذاران اسکار هرگونه خوش رقصی را مباح بدانند.

شاید در هدف‌مندی مصطفی برای بعضی خواننده ها جای تردید باشد. که آن هم دست کم با دو دلیل محکم عقلی و نقلی قابل رفع است. دلیل عقلی این است که مصطفی مسلّح بود. پس می دانست قدم در راهی گذاشته که احتمال ترورش قریب به یقین است. و دلیل نقلی این که وی از استاد اخلاق خود (حضرت آیت الله خوشوقت) تقاضای ذکری برای نیل به مقام شهادت کرده بود.



تأمل دوم: دو ایرانی با اراده، با دو آرمان کاملاً متفاوت از هم به قدری در مسیر خود عزم داشتند که هر دو خیلی زود به قله‌ی رؤیایی خویش صعود کردند.

آرمان این دو کاملاً مشهود و قابل مطالعه است. اصغر در قالب فیلم، حرف هایش را زده و مصطفی نیز در قالب شهادت، حرف هایش را عمل کرده است.



تأمل سوم: اصغر سر سفره‌ی این ملت جلوس کرد و با نان و نمک مردم سکوی مرتفعی ساخت تا روی آن بایستد و فریاد بزند كه؛

 در ایران همه دروغ می گویند. زن، شوهر، پدر، مادر، فرزند، کارگر، کارمند، معلم،...

 لذا سرزمین ایران محیط مناسبی برای تربیت فرزندان ایده آل اصغر فرهادی نیست.

 در ایران کرسی قضاوت فشل است. نه عدالت دارد و نه فراست.

 اسلام ایران، اسلام خرافاتی است.

 نسل سوم انقلاب زیر یوغ خودرأیی و استبداد پیشینیان خود می سوزند و تحمل می کنند، اما در آخر طاقت آن ها سر آمده، حصار را می شکنند و با نسلی که از گذشته‌ی خود پشیمان شده و راه نجات را غلتیدن در دامن امريكا می داند، همراه می شود.

این ها دروغ های فیلم جدایی نادر از سیمین است!



تأمل چهارم: مصطفی که نماینده‌ی نسل سومی هاست با خون خود بر ادعای واهی افتراق نسل سوم خط بطلان کشید و در عین حال واقعیت های تلخی را فریاد زد که "جدایی..." آن را انکار کرده بود. از جمله:

ثروتی که با بلوکه کردن اموال ایران و دزدی نفت کشورهای مسلمان و کشت و قاچاق مواد مخدر از افغانستان و فروش سلاح‌های کشتار جمعی و ده‌ها جنایت دیگر به دست می آید، نامشروع است. این لقمه ها در نگاهی خوش بینانه فرزندانی تربیت می کند وطن فروش و خیانت‌کار به ملت. مثل میرزا ملکم دیروز و الي ماشاء الله امروز!

دولتی که با پرچم استیفای حقوق بشر و محو تروریزم، خون میلیون ها مسلمان بی گناه فلسطینی، ایرانی، عراقی، افغانی و بحرینی را مکیده، دولتی دروغ‌گوست و هنرمندی که قادر به بيان این دروغ بزرگ نباشد یا جاهل است یا خائن.

صدق شعار مبارزه با تولید سلاح های هسته ای و کشتار جمعی از دماغ پینوکیویی کره‌ی زمین که با انفجار ناکازاکی و هیروشیما شکل گرفت، پیداست.

 

تأمل پنجم: اصغر و مصطفی - هر دو- توسط سرویس های جاسوسی امريكا و اسراییل شکار شدند. اصغر شکار شد تا با تزریق حمایت های مادی و معنوی، جانی دوباره بگیرد و همچنان از دلیل جدایی ها بگوید. مصطفی شکار شد تا با تزریق گلوله، دیگر وجودی نداشته باشد دال بر وصال نسل سوم با ارزش های انقلاب.



تأمل ششم: اصغر در اوج صعود به قله‌ی توفیق‌هاي هنری مفتخر شد دست نامحرم آنجلینا جولی را در دست خود بفشارد و این اتفاق شیرین را در کارنامه افتخارات حرفه ای اش ثبت كند. مصطفی در اوج غیرت و شرف و مردانگی، وقتی به خون خود آغشته شد، فرشته های الهی را به تعظیم و تکریم واداشت.



تأمل هفتم: در نظر امريكا و اسراییل، اصغر فرهادی با جایزه‌ی اسکار و تبریک وزیر امور خارجه این کشور و اکران فیلم در سرزمین های اشغالی و حمایت های پیدا و پنهان استکبار، زنده شد و در مقابل؛ مصطفی احمدی روشن با یک بمب مغناطیسی مُرد!

 اما در نظر ملت غیرت‌مند و شریف ایران، هر که به طمع وجیزه‌ی بی ارزش دنیا، ارزش های بی همتای این ملت بی نظیر را پای میز معامله ببرد، در همان قدم اول، مرگ ارزش و اعتبار خود را امضا کرده و به پایان تاریخ مصرف خود خواهد رسید.

زنده‌ی واقعی کسی است که جان خود را سپر جان مردم بی دفاع کرده، با خون پاک و صادق خود، دروغ‌گویان بین المللی را رسوا می کند و مرده‌ی واقعی کسی است که آبروی ملتی را سپر مطامع بی ارزش خود کرده، مستبدانه برّه‌ها را به جرم خطا و اشتباه، به کام گرگ‌های جنایت‌کار می سپارد.



تأمل هشتم: نظام جمهوری اسلامی آزاد اندیش‌ترین نظام دنیاست. در هیچ نظامی نمی توان این‌چنین اساس باورها و ارزش‌های یک ملت را زیر سؤال برد و دشمن درجه یک نظام را تکریم کرد. این نجابت نظام قابل تحمل است، اما این که هزینه دشمنی با ملت از جیب خود ملت برود، با هیچ منطقی قابل توجیه نیست. نمی دانم چرا نمایندگان مردم تاکنون از وزیر ارشاد نپرسیده اند چرا جشنواره فجر به دشمن فجر جایزه داد و آن را به نمایندگی از سینمای جمهوری اسلامی به جشنواره های بین المللی فرستاد!



تأمل آخر: امروز بنده به عنوان یک شهروند ایرانی وقتی اسم "مصطفی" را می شنوم، سر بالا می گیرم، بر غیرت و مردانگی جوان ایرانی می بالم، اما نام "جدایی نادر از سیمین" و سازنده‌ی آن که یک گل طلایی به دروازه‌ی خودی زده، عرق شرم و زبونی ناشی از خیانت و وادادگی را بر پیشانی‌ام می نشاند.


ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:, :: 12:26 :: توسط : تورج قیداری



قصه اسرائیل و فلسطین: از دست رفتن مادرم در برابر چشمانم. تمام فرصت، تنها ثانیه ای، آن هم برای خداحافظی ...

جز دندان بر دندان فشار آوردن، و جمع کردن تمام بغض چاره ای ندارم، برای روزی که انتقام سیلی...




ارسال شده در تاریخ : دو شنبه 7 فروردين 1391برچسب:, :: 12:19 :: توسط : تورج قیداری

سردار محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در پیامی، شهادت سه تن از تکاوران لشکر 17 علی بن ابیطالب(ع) در منظقه شمال غرب را تسلیت گفت. 

در متن اين پيام آمده است: 

«بسم الله الرحمن الرحیم 


الذین آمنوا و هاجروا و جاهدوا فی سبیل‌الله به اموالهم و انفسهم اعظم درجةً عندالله و اولئک هم الفائزون


 سال ۱۳۹۰ در حالی گذشت که برای پاک شدن خاک ایران از لوث وجود دشمنان و مزدوران، نیروی زمینی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تنی چند از مخلص‌ترین و رشیدترین جوانان خود را فدا نمود تا ملت سرافراز این سرزمین در امنیت و آسایش در راه اعتلا و پویایی کشور گام بردارند. 

 کوه‌های سر به فلک کشیده و قله‌های سپیدپوش شمال غرب کشور اگر زبان بگشایند، شنیدنی‌های افسانه‌گون از ایمان راسخ و رشادت این رزمندگان جان بر کف دارند. 

 رزمندگان رشید لشکر ۱۷ علی بن ابی‌طالب‌(ع) قم در این میدان کارزار همچون دوران درخشان دفاع مقدس خوش درخشیدند و در آخرین لحظات این سال نیز سه تن از رزمندگان دلیر این لشکر در قله‌های سپید شمال غرب در سرمای جانسوز مظلومانه به شهادت رسیدند تا نام‌شان بر جریده سروقامتان تاریخ تا ابد سبز شود. 

 اینجانب شهادت این فرزندان رشید ملی ایران را به پیشگاه مقام معظم فرماندهی کل قوا، همرزمان و به خصوص خانواده‌های معزز شهیدان تبریک و تسلیت عرض نموده و برای بازماندگان از درگاه ایزد منان صبر جمیل و اجر جزیل خواستارم.» 

سه تن از تکاوران لشکر۱۷ علی‌‌بن‌ ابیطالب(ع) قم به نام‌های روح‌الله شکارچی، سعید غلامی شهروز و محمد سلیمانی که همراه با سایر همرزمان خود برای حفظ امنیت پایدار منظقه شمال‌غرب کشور در نقطه صفر مرزی مستقر بودند به علت برف، بوران و سرمای بسیار شدید مظلومانه به شهادت رسیدند.


ارسال شده در تاریخ : یک شنبه 6 فروردين 1391برچسب:, :: 12:28 :: توسط : تورج قیداری

متن فوق قسمتی از سفارشات امام عصر (عج) به حضرت آیت الله مرعشی نجفی در یکی از تشرفات ایشان خدمت امام زمان (عج) میباشد.

 

۱ - تاکيد فرمودند بر تلاوت و قرائت اين سوره ها بعد از نمازهاي واجب: بعد از نماز صبح سوره يس، بعد از نماز ظهر سوره عم، بعد از نماز عصر سوره نوح (البته بعضي نقلهاي ديگر دارد که سوره عصر)، بعد از نماز مغرب سوره واقعه و بعد از نماز عشاء سوره ملک.

 

 ۲- تاکيد فرمودند بر خواندن دو رکعت نماز بين مغرب و عشاء که در رکعت اول بعد از حمد، هر سوره اي خواستي بخوان و در رکعت دوم بعد از حمد، سوره واقعه را بخوان، و فرمود: کفايت مي کند اين نماز از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب چنان که گفته شد.

 

۳ - سفارش فرمودند که: بعد از نمازهاي پنجگانه، اين دعا را بخوان: اللهم سرحني عن الهموم و الغموم و وحشه الصدر و وسوسه الشيطان برحمتک يا ارحم الراحمين.

 

۴ - سفارش فرمودند بر خواندن اين دعا بعد از ذکر رکوع در نمازهاي يوميه، خصوصا در رکعت آخر: اللهم صل علي محمد و آل محمد و ترحم علي عجزنا و اغثنا بحقهم.

 

۵ - تاکيد فرمودند به خواندن قرآن و هديه کردن ثوابش به ارواح شيعياني که وارثي ندارند يا وارثي دارند و يادي از آنها نمي کنند.

 

۶ - تاکيد فرمودند بر زيارت سيدالشهداء عليه السلام.

 

اللهم عجل لولیک الفرج

*****

بعد نوشت : پیامبر اکرم(ص): هر که از برادر خود چیز ناپسندی بداند و آن را بپوشاند خداوند در روز قیامت (عیبهای) او را بپوشاند.


ارسال شده در تاریخ : شنبه 5 فروردين 1391برچسب:, :: 14:19 :: توسط : تورج قیداری

بسـم رب المهــدی

السـلام عليکــ يـا ربيـع الأنـام و نضـره الأيـام

سـلام بـر تـو اي بهـار خلايـق و خرمـي روزگار!

مولایم ما را ببخش که یک عمر چه کودکانه نشستیم و انتظار کشیدیم تا صدای شلیک یک توپ ، نوید آمدن بهار را سردهد. ای صد افسوس که تو بهار بودی ومن بی تو هر فروردینم دی بود و نمی دانستم. صادق (ع) آل محمد(ص) فرموند: که نوروز و اول بهار روزی است که ما توقع فرج حضرت مهدی (عج) را داریم. کودک که بودم پدرم جمعه ها صبح درب خانه را آب و جارو می کرد تا اگر مولا از آن حوالی عبور کند ... و نو روز هر باره این حس را در من زنده می کند. مردمی را می بینم که سراسر شوق و شورند ، خانه تکانی می کنند و لباس های نو برتن...

اما برای چه ؟ برای که ؟

اینان منتظرند تا بهار شود ؟

سالهاست می اندیشم که هنگام بهار مگر چه می شود که اینگونه به هم می ریزیم ، مهربان می شویم، به سراغ هم می رویم و از همه مهمتر منتظر می شویم... انتظار ... سالهاست به لحظات سال تحویل و یک دقیقه ای که قبل از حلول سال نو همه ساکتند و نفس ها را در سینه حبس می کنند می اندیشم! و هر ساله هیچ اتفاقی نمی افتند!!!  کجایی ای ربيع الأنام و نضره الأيام؟   نمی دانم ، شاید از گذشته به ایرانیان اینگونه آموختند تا رزمایش ظهور برگزار کنند ... وصد افسوس که ره گم کردیم و انتظار خورشید را کشیدیم و حال آنکه تو خود خورشید بودی و ما ندانستیم. ای کاش دقایقی تمام نفس ها برای تو حبس می شد و همه با هم زمزمه می کردند دعای عهد و ندبه و فرج را ... و ای کاش هفت سین مان را در جمکران می گستردیم...  و در آن به جای سفره ، "سجاده ای" می انداختیم به گستردگی زمین... و "ستاره ای" از آسمان به زیر می کشیدیم به یاد تو...  و " ساعتی" برای شمار ثانیه هایی که بی تو گذشت  و "سدر" را به یاد سدره المنتهی مصطفی (ص) بر سجاده می ریختیم! و "سیصد و سیزده سرباز" و "سلاحی" به نشان پایدبندی بر سوگندی که با تو بسته ایم تا خونی که در رگهایمان است نذر تو باشد که چه نیکو در عهد آموختیم بسراییم " شاهِراً‌ سَيْفي ، مُجَرِّداً قَناتي، مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدّاعي فِي الْحاضِرِ وَ الْبادي " و با شميشر آخته ، و نيزه برهنه ، پاسخ ‌گويان به نداى آن خواننده بزرگ در شهر و باديه ایم. و سین ششم سجاده مان را از خدا می خواهیم تا "سرمه" کشد چشمانمان را به وصال دیدارش... و شنوا سازد شنوایی مان را به نوای انا المهدی...

اَللّـهُمَّ اَرِنيِ الطَّلْعَةَ الرَّشيدَةَ ، وَ الْغُرَّةَ الْحَميدَةَ وَ اكْحُلْ ناظِري بِنَظْرَة منِّي اِلَيْهِ

و سین هفتم را نیز من بر این سجاده می نشانم " سلام علی آل یاسین".


ماخذ نامه: هرچه خواستم از نوروز بنویسم، خط خوردگی هایم زیاد شد... تا اینکه این متن زیبا را در وبلاگ شخصی آقای رائفی پور مشاهده کردم. گویا از دل من نوشته بود. پس چون دل خواست و پسندید، آوَردَمش...

تبریک نوشت: سال خوبی را برای شما آرزو دارم...




ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:, :: 12:25 :: توسط : تورج قیداری

به گزارش جهان به نقل از فارس، در حالی که دولت آمریکا و همپیمانان غربی‌اش طی سال گذشته تحریم‌های اقتصادی علیه ملت ایران را تشدید بخشیدند، "باراک اوباما"‌ رئیس جمهور آمریکا طی پیامی به مناسبت نوروز گفت که هیچ دلیلی وجود ندارد که ایران و آمریکا از یکدیگر جدا باشند.



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:, :: 12:24 :: توسط : تورج قیداری

به گزارش جهان، سخنان عصر امروز رهبر معظم انقلاب اسلامی در مشهد مقدس با پوشش رسانه‌ای گسترده‌ای همراه بود.



 ادامه مطلب...

ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:, :: 12:20 :: توسط : تورج قیداری

بسمه تعالی

بر خودم واجب دونستم که در رابطه اتفاقات پیرامون اسکار گرفتن (آقای) فرهادی ، چند خطی با شما دوستان عزیز صحبت کنم و ازنظرات شما بهره مند بشم

برای من که این واضح است که این آقا مسلمان نیست بلکه باعث ازبین رفتن آبروی مسلمانان هم هست و نمی خوام وقت شما عزیزان رو با صحبت کردن  در باره ی این آقا تلف کنم فقط نظر شما رو به این چند بیت زیر جلب می کنم  

اسلام، اعتقاد و نظــــــــــام و هویت است                           هر کس نداشت در دو جهان رستگار نیست

از جاهلیّتِ مجوس نگـــــــیریم رسم و راه                            ما را به جز ولایت مهدی (عج) شعار نیست

گر مدعی تلاش به تـــــــــــــــوهین ما کند                            با او بگو که از تو جز این انتظار نیست

از شما می خوام که در این مورد کمی فکر کنیم .... به نظر شما چرا یک فیلم ایرانی باید اسکار بگیره یعنی توی دنیا در قسمت فیلم های خارجی هیچ فیلم دیگه ای نبوده که بتونه این جایزه رو بگیره

من به شما میگم بله ، فیلم های بسیاری بوده که بتونن این جایزه رو بگیرن ولی کمی فکر کنیم چرا آمریکایی که چشم دیدن پیروزی ملت ایران و نظام اسلامی رو ندارن  ،برترین جایزه سینمایی جهان رو به یک فیلم ایرانی میدن ؛ غیر از اینه که این فیلم ازچندین  نظربه  استقلال و دین و مذهب ایران اسلامی لطمه  میزنه و باعث تضعیف ایران اسلامی میشه  

شاید بپرسین که چرا این رو به سیاست ربطش میدین ،  حتما این فیلم از نظر هنری بسیار عالی بوده که توانسته چنین جایزه ای رو بگیره ...... من میگم که شاید شما راست بگین،اما ..... پس چرا معاون وزیر امور خارجه آمریکا باید بلا فاصله  بیاد و به این آقا از طرف دولت آمریکا تبریک بگه ....

رهبر عزیزمون حرف جالبی فرمودند که هر وقت دیدید که دشمن دارد برای شما دست می زند بدانید که به دروازه خودی گل زدید....

اما سخن دیگرم با مسئولان سینما و وزارت فرهنگ و صدا و سیما است ...

شما که ادعای مسلمانی و دین داری میکنین چرا باید به استقبال کسی برید که اول با فاسد ترین بازیگر زن  غربی دست میده و عکس های نیم رخ و تمام رخ با این بازیگر می گیره و در روز دریافت جایزه اسکار با زن برهنه آمریکایی روبوسی می کنه و....

شما چرا به خاطر این جایزه این قدر از این آقا تعریف می کنین که بله باعث عزت ایران شده و ...

آیا دین اسلام عوض شده که ما از اون خبر نداریم یا شماهایی که ادعای دین داری می کردید عوض شده اید و یا اسلام شما اسلام آمریکایی است و یا به قول آیت الله علم الهدی قرائت شما از دین یه چیز دیگری است و یا این که نگاه متفاوت فرهنگی دارین؟

از شما دوستان عزیز به خاطر گرفتن وقت شریفتون عذرخواهی میکنم و از شما می خوام بنده حقیر رو با نظراتتون راهنمایی کنین.

ان شاء الله که تونسته باشم وظیفه خودم رو انجام بدم وبه شما کمک کنم


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:, :: 12:17 :: توسط : تورج قیداری

دوباره با خبر شدیم که خانم معتند آریا در جشنواره ای در ایتالیا کشف حجاب کرده است و این بار با عرض معذرت بیشتر برهنه شده است . خانم معتمد آریا نشان داده است که بالقوه یک گلشیفته ی دیگر است و باید منتظر بود تا در آینده بیشتر از این خانم سینمای سخیف ایران شنید .

اما در ادامه به گوشه ای از موضع گیری ها و فعالیت های ضد فرهنگی چند سال اخیر معتمد آریا می پردازیم . فاطمه معتمد آریا زن فمنیستی است که با بازی خوب در فیلم ها و سریال های مختلف توانست به نان و نوایی برسد و بازیگر معروفی در کشور شود . او در همان ابتدا که حتی سینمای ایران به این اوضاع ضد فرهنگی نرسیده بود با ساختار شکنی با بلوز و شلوار در فیلم ها حاضر می شد . او در سالهای بعد پا را فراتر گذاشت و در مصاحبه ای اعلام کرد «که سینمای ایران به دلیل نداشتن سکس و مشروب جذابیت ندارد البته من در این زمینه تلاشهایی کرده ام و در فیلمی با در آغوش گرفتن نوجوانی این سنت شکنی را انجام داده ام .»

این خانم فمنیست در انتخابات 88 مشاور امور زنان ستاد موسوی بود و با زهرا رهنورد و معصومه ابتکار همکاری می کرد و وقت قابل توجه ای از فیلم انتخاباتی موسوی به حرفهای این خانم و زهرا رهنورد اختصاص داشت.

او در این فیلم می گوید «که من اگر تنهایی به شهرستان بروم اجازه رفتن به هتل را ندارم مگر اینکه یک مرد همراه من باشد پدر یا برادر و یا شوهر این نقض حقوق زن است »و در تایید این حرفها خانم رهنورد می گوید «که بدتر از این تو حتی مالک بدن خود نیستی چون اگر بخواهی عمل جراحی انجام بدهی باید پدر یا شوهرت اجازه بدهد .»

خانم معتمد آریا پس از فتنه 88 به عنوان اعتراض در  جشنواره ی کن فرانسه کشف حجاب کرده و با نماد سبز جلوی دوربین می رود .

بی عفتی های این به اصطلاح هنرمند به اینجا ختم نمی شود و پس از افتضاح گلشیفته فراهانی برای اینکه از این کاروان عقب نیفتد در جشنواره ای در فرانسه توسط مجری مرد این برنامه بوسیده می شود و پس از دریافت جایزه می گوید : «همه ی ما دلیل مشترکی برای با هم بودن داریم بی انکه بیاندیشیم به چه زبانی صحبت می کنیم و یا در کدام کشور زندگی می کنیم بی انکه بگوییم در سرزمینمان سیاستمداران چه چیز را بین خودشان بده بستان می کنند .»

معتمد آریا در اخرین افتضاحش که در ایتالیا انجام شد کاملا کشف حجاب کرده و جلوی دوربین ها حاضر شد.

با این پتانسیل خانم آریا باید منتظر رادیکال شدن این بازیگر باشیم .

اما تاسف اصلی با توجه به تجربه های قبلی را باید از دست سینما و تلویزیون جمهوری اسلامی ایران خورد که با پهن کردن فرش قرمز و دعوت از این بازیگران معلوم الحال و دادن نقش های مذهبی و با حجاب کامل به تطهیر این چهره ها می پردازند .

در آخر با عرض معذرت از خانواده های شهدا و مردم شریف ایران شما را به دیدن تصاویر این فمنیست بی حیا دعوت می کنم .

                         

                                معتمد اریا در جشنواره کن با نماد سبز سال 88

               

                               بوسیدن معتمد آریا در جشنواره ای در فرانسه سال 90

              

              

                        

                                                جدیدترین افتضاح معتمد اریا در ایتالیا

 


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:, :: 12:15 :: توسط : تورج قیداری

خبرگزاری فارس: در حالی که چین، هند، ترکیه و کره‌جنوبی واردات نفت از ایران را افزایش داده‌اند آمریکا 10 کشور اروپایی و یک کشور آسیایی را به دلیل کاهش واردات نفت از ایران،‌از تحریم‌ها معاف کرد.

خبرگزاری فارس: عقب نشینی آمریکا در برابر اراده ایران هسته‌ای / کاخ‌سفید ۱۱کشور را از تحریم‌های نفتی ایران معاف کرد

به گزارش فارس به نقل از خبرگزاری رویترز، آمریکا ژاپن و 10 کشور اروپایی را از تحریم‌های مالی به دلیل کاهش چشمگیر واردات نفت از ایران معاف کرد اما اعلام کرده است که چین و هند که همچنان بزرگترین وارد کنندگان نفت از ایران هستند ممکن است تحریم‌هایی علیه آنها اتخاذ شود.

لیست این معافیت‌ از تحریم‌ها شامل چین و هند که دو وارد کننده بزرگ نفت ایران هستند نمی‌شود و این لیست شامل کره‌جنوبی و ترکیه که دو متحد آمریکا می‌شوند و در بین 10 کشور اول مصرف کننده نفت ایران هستند نیز نمی‌شود.

"جان آزومی" وزیر اقتصاد ژاپن با استقبال از این تصمیم آمریکا اعلام کرد که ژاپن به کاهش واردان نفت از ایران ادامه خواهد داد.

در حالی که ژاپن واردات نفت از ایران را کاهش داده اما کره‌جنوبی واردات نفت خام از ایران را افزایش داده است.

یک منبع در وزارت اقتصاد کره‌جنوبی اعلام کرد که مقامات این کشور قصد دارند به زودی با سفر به آمریکا درباره واردات نفت از ایران مذاکره کنند.

بر اساس گزارش رویترز، کره‌جنوبی پنجمین مصرف‌کننده بزرگ نفت جهان است و  طی سال 2011 واردات نفت از ایران را 20 درصد افزایش داده است. همچنین پالایشگاه‌های کره‌جنوبی قراردادهایی با ایران امضا کرده‌اند که بر اساس آن واردات نفت از ایران طی سال 2012 را افزایش خواهند داد.

وزارت خارجه آمریکا گفت 10 کشور اروپایی که واردات نفت از ایران را کاهش داده و از تحریم‌های آمریکا معاف شده‌اند شامل بلژیک، انگلیس، جمهوری چک، فرانسه، آلمان، یونان، ایتالیا، هلند، لهستان و اسپانیا می‌شوند.

البته پیش از این ایران اعلام کرده بود که فروش نفت به دو کشور انگلیس و فرانسه را متوقف کرده است.

"هیلاری کلینتون" وزیر امور خارجه آمریکا طی بیانیه‌ای اعلام کرد: اقدامی که توسط این کشورها اتخاذ شده، آسان نبوده است. ما این کشورها را به دلیل اقداماتشان می‌ستاییم و از دیگر کشورها که از ایران نفت وارد می‌کنند می‌خواهیم که از این نمونه‌های پیروی کنند.


ارسال شده در تاریخ : پنج شنبه 3 فروردين 1391برچسب:, :: 12:10 :: توسط : تورج قیداری


ارسال شده در تاریخ : شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 9:47 :: توسط : تورج قیداری

بسم الله الرحمن الرحیم  


  


«ایکاش کمی بیشتر می فهمید...»  علی مطهری


پاسخی کوتاه بر انگاره های پوچِ علی مطهری 


 


مقداد داداشی*


 


« فرزند شهید مطهری تاکید کرد: آنها که برای انقلاب زحمتی نکشیده اند، توان حذف هاشمی را ندارند.


علی مطهری تصریح کرد: جریانی در تلاش است تا آیت‌الله هاشمی رفسنجانی را از فضای سیاسی ایران حذف کند و برای رسیدن به این خواسته خود نشان داده که حاضر است دست به هر اقدامی بزند، اینها قادر به حذف آقای هاشمی از انقلاب نیستند. ایشان پایگاه اجتماعی خوبی دارد و مردم قدردان خدمتگزاران خود هستند. علت هجوم روانی و تبلیغاتی به ایشان ترس از اوست.


شاید نخستین کسی که آقای احمد‌ی‌نژاد را شناخت و احساس خطر کررد و نحوه مدیریت وی بر کشور را خطرناک توصیف کرد آقای هاشمی بود. تا زمانی که آیت الله هاشمی رفسنجانی به صحنه سیاسی برنگردد و مثلاً اقامه جمعه نکند بحران سیاسی اخیر تمام نمی‌شود، چون نقطه نظرات ایشان عادلانه و واقع بینانه است.»




عبارت فوق تنها بخشی از اظهار نظرهای عجیب وغریب این آقازاده بود، آقازاده ای که چند وقت است خاصیّتی جز رنجش خاطرمان ندارد، ایکاش این آقای محترم که بوی نم وکهنگی افکارش سالها است مشاممان را می آزُرَد ومضرّتش مدتی است به مراتب بیشتر از منفعتش شده، می فهمید که کی باید سخن بگوید ومهمتر از آن اینکه چه باید بگوید، آنقدر عمق رودخانه افکارش کم شده که چندین سال است به مردابی گندیده تبدیل شده وقتلگاهی است برای خودی های انقلاب والبته معرکه ای برای لاشخورهای ضد انقلاب که از این آب گل آلود نهایت بهره ی خود را ببرند. دیگر تحمل او وافکارش با این مواضع وحرفهای آبکی اش برایم سخت شده، برای من که در ابتدای جوانی و در اوج انحراف دوره ی اصلاحات، «علی مطهری» را از مواضع واظهار نظرهای تندش در مورد جریان اصلاحات شناختم، وعبارت«اصلاحات آمریکایی» را برای اولین بار از زبان او شنیدم بسیار سخت است که امروز او را درهیبت عروسکی ببینم که بازیچه ی دستان کثیف اصلاحات و روباه پیر شده، برایم بسیار دردناک است که می بینم همان اصلاح طلبان آمریکایی، امروز او را حلوا حلوا می کنند ویادگار علامه ی شهید می خوانندش در صورتی که تا همین چند وقت پیش او را اصلا به حساب نمی آوردند و متحجّرش می خواندند، وصد البتّه بدتر آنکه او نیز در توهمی عمیق از این آلت دست بودن دلشاد است وسرخوش، ایکاش یک رگ از علامه ی شهید که بصیر بود وعزیز را به ارث می برد، ایکاش از پدر بزرگوارش که سرمایه ی فکری انقلاب بود به جای نسب خانوادگی دو واحد اندیشه ی ناب به ارث می برد، چرا که بارها گفته اند: «فرزند هنر باش نه فرزند پدر/ فرزند هنر زنده کند نام پدر»، و واقعا جفاست انتسابش به علامه ی شهید که چون از او زاده شده اورا چکیده ی پدر بنامیم، که در حقیقت فرزندان واقعی شهید کسانی هستند که اندیشه ی او را به ارث برده اند. اگر واقعا سخت است باور این انحراف، کافی است کمی در گفته های علی مطهری تأمّل کنیم تا همه چیز روشن شود، اینکه علی مطهری در اوج فتنه 88 آنرا یک اختلاف نظر، وحاصلِ مناظره ی احمدی نژاد وموسوی می داند ومیگوید که این اعتصابات با یک عذرخواهی حلّ می شود، به وضوح می رساند افق دیدش را و یا این اظهار نظرش (که در بالا ذکر شد)، که مخالفت(بخوانید: عداوت) هاشمی با احمدی نژاد را از سال 84 ناشی از بصیرت وعدالت هاشمی می داند آنهم در زمانی که مقام معظم رهبری از حامیان احمدی نژاد بود خود بیانگر نوع تفکر اوست، واین کلام او یعنی بصیرت ودید آقای هاشمی از مقام معظم رهبری قوی تر است!، آخر با کدام عقل می توان این حرف اورا پذیرفت؟ کوتاهی های هاشمی در حق انقلاب در چندساله ی اخیر واقعا کتمان شدنی است؟ آیا واقعا همانطور که مطهری میگوید با اقامه ی نماز جمعه توسط هاشمی همه مسائل سیاسی حل می شود؟ مگر زمانی که هاشمی خطیب جمعه بود چه اتفاقی افتاد؟مگر غیر از این است که خطبه های او تماما در مقابل رهبری معظم بوده است؟ این است تعدیل فضا؟ اینکه بیاید در نقطه مقابل رهبری بایستد تعادل است؟ مگر رهبری تندروی دارد؟ وهزاران علامت سوال دیگر که در این مجال نمیگنجد... .


ایکاش علی مطهری کمی به خود بیاید وتلاش کند بیشتر  اوضاع را بفهمد واز این نوع اظهار نظرهای غیرواقعی وغیر منصفانه دوری کند، وایکاش فرصتی برای نظام ایجاد شود که تکلیف خودش را با آقازاده هایی که زاویه شان با انقلاب بیشتر از ضد انقلاب است، برای همیشه روشن کند.


ارسال شده در تاریخ : شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 9:45 :: توسط : تورج قیداری

عکس: کوثر دختر روحانی دربند بحرینی
«کوثر» دختر روحانی مبارز زندانی «یاسر الصالح» با در دست داشتن عکس پدرش در راهپیمایی «لبیک یا بحرین» شرکت کرده است.


ارسال شده در تاریخ : شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 9:44 :: توسط : تورج قیداری

رنج شیطان

Suffering Devil

شیطان به حضرت یحیی گفت : می خواهم تو را نصیحت کنم !

حضرت یحیی فرمود : من میل ندارم ولی می خواهم بدانم طبقات مردم نزد شما چگونه اند .شیطان گفت :‌مردم از نظر ما به سه دسته تقسیم می شوند :....

۱) عده ای مانند شما معصومند ، از آنها مایوسیم و می دانیم که نیرنگ ما در آنها اثر نمی کند.

۲) دسته ای هم بر عکس در پیش ما شبیه توپی هستند که به هر طرف می خواهیم می گردانیم.

۳) دسته ای هم هستند که از دست انها رنج می بریم ؛ زیرا فریب می خورند ؛ ولی سپس از کرده خود پشیمان می شوند و استغفار می کنند و تمام زحمات ما را به هدر می دهند دفعه دیگر که نزدیکه که موفق شویم ؛ اما آنها دوباره به یاد خدا می افتند و از چنگال ما فرار می کنند . ما از چنین افرادی پیوسته رنج می بریم .


ارسال شده در تاریخ : شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 9:42 :: توسط : تورج قیداری

مبادا کسانی باشند که ,اگر کسی امر به معروف و نهی از منکر کرداز او حمایت نکنند بلکه از مجرم حمایت کنند,البته خبرهایی به من از گوشه و کنار کشور میرسد دربعضی از موارد,هرجایی که من بدانم و احساس بکنم,خبر اطمینان بخشی پیدا بکنم که آمر به معروف و ناهی از منکر مورد جفای خدای نکرده یک مامور ومسئولی قرار گرفته باشد خودم وارد قضیه خواهم شد

 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 9:41 :: توسط : تورج قیداری

تو که هستی که مسلمان شدن مرا زیر سوال ببری؟

Where have I ever denounced Islam?  I believe that Islam is a continuation of the messages brought by the Prophets of the of God Abraham and Jesus. If Moses stood for the law, Jesus represented Grace, and Prophet Mohammad is a model for Marefat (knowledge)

I have always believed in one God (Allah); therefore I was not converted, but I accepted and embraced Islam.

My shahadatin was an extension of my faith by announcing that Prophet Mohammed is a messenger of God.

My name is Sean, which is my secular name.  Christopher is my Christian name; and Stone is my Jewish name that I inherited from my father, a man who's risked his career for the pursuit of truth.

Ali is my divine Muslim name for justice; I learnt from him not to bow in front of anyone but Allah.

Who are you to question my faith?  I submitted my heart to Allah.

 

Thanks

 

 

 

ترجمه: من  اسلام را کجا تکذیب کرده ام؟

 

من بر این باورم که اسلام ادامه رسالت پیامبران خدا از  حضرت ابراهیم (ع) تا حضرت عیسی (ع) است .اگر حضرت موسی (ع) شریعت را آورد حضرت عیسی (ع) تقوا را ، حضرت محمد(ص) الگوی معرفت و دانش است .من همیشه خدا پرست بوده ام در نتیجه تغییر خداپرستی که نداده ام بلکه با پذیرفتن اسلام به آغوش اسلام آمده ام .شهادتین من گسترش دین من است با اعلام این که حضرت محمد(ص) پیامبر و فرستاده خداوند است .

شان اسم عامیانه و دنیایی  من است ،کریستوفر اسم مسیحی من ،استون اسم یهودی است که از پدرم به ارث برده ام پدری که با همه زندگی خود برای گفتن حقیقت ریسک بزرگی کرده است و علی اسم اسلامی و روحانی من است برای عدالت خواهی، من از حضرت علی (ع) یاد گرفتم که در مقابل هیچ کس غیر از الله سجده نکنم .

تو که هستی که مسلمان شدن مرا زیر سوال ببری؟

 من قلب خود را تسلیم الله کرده ام.

 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 9:36 :: توسط : تورج قیداری

دلم سخت گرفته، با خود فکر می کنم من اینجا نشسته ام و به بهار در پیشم می اندیشم، آسمان آبی است و مردم در تکاپو، درختان شکوفه داده اند و زمین سبز شده، اصلاً انگار نه انگار با فاصله ی خیلی کم از ما، فاصله ای به اندازه ی دل یک مومن، آسمان غزه ابر هم به خود نمی بیند، فکر می کنم اصلا درختی مانده که به شکوفه زدن بیاندیشد؟ کودکان غزه همین اکنون را فراموش کرده اند چه رسد به اندیشیدن برای بزرگ شدن.

با خود می اندیشم منِ انسان کامل از سوختن بیشتر درد می کشم یا آن کودک خُرد سال که لطافت را در همان پوست سوخته اش هم به راحتی می شود زیر انگشتان احساس کرد؟

مادر، مادر چه کند؟ کودک بازی گوش را کجا زندانی کند که آیا بلایی از آسمان بر سرش خراب نشود و خانه خرابش نکند؟ نه مادرم، عزیز دلم، این کودکان پرورش یافته ی جنگ و خون هستند، بازیشان سنگ انداختن و با نگاه خیره خیره با چشم های کوچکشان آن دشمن خبیث را حقیر کردن است. مادرم کودک تو رزق حلال پدرش را خورده و می دادند چگونه از همان کودکی بازی کند که بجنگد، نگران نباش مهربانم، خدا بزرگ است، خون کودک تو مانند یک مرد بر زمین می ریزد و می شکفد، خیالت راحت، مولایی چشم امید آمدن به خون کودک تو دارد، به انتظار های من، بی قرار نباش منتقمی در راه است، منتقم پهلوی شکسته ای و سرِ بر نیزه رفته ای، و منتقم خون کودک تو...

 

کودکان غزه را که می بینم

 


ارسال شده در تاریخ : شنبه 27 اسفند 1390برچسب:, :: 9:32 :: توسط : تورج قیداری

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشورایی شویم و آدرس ashoora.10.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 28
بازدید کل : 7771
تعداد مطالب : 105
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1