برگرفته از طرحی از سایت دوئل فارسی duelfa.com
چند روزی است که گفت و گفت اخیر حجةالاسلام هاشمی با فصلنامه مطالعات بین الملل نقل محافل خبری و سیاسی ایران شده است. صحبت های ایشان به قدری بی پروا و روشن است که در نگاه اول ساده لوحانه به نظر میرسد. جملاتی همچون “آمریکا قدرت برتر دنیا است”، “میخواستم با آمریکا با شروطی که گذاشته بودم، مذاکره را شروع کنم که نتوانستم. نتوانستم غیر از این است که نخواستم”، “میخواستم با مصر رابطه برقرار کنیم که نتوانستیم” “چرا با آمریکا مذاکره نکنیم؟”، ” …به امام گفتم [هفت موضوع از جمله ارتباط با آمریکا] گردنههایی است که اگر شما ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور کردن مشکل خواهد بود”. آقای هاشمی بسیار خوب فضای ایران را میشناسد و میداند این گفتهها برایش دردسر ساز خواهد شد و موجب خشم و دلخوری قاطبه امت حزب الله میشود .
همچنان که آقای توکلی نیز مردم را خوب میشناسد و میداند اقدام وقیحانه سایت ایشان در ایجاد رابطه، گفتگو و پرسش و پاسخ با نماینده آمریکا چه عواقبی را برای ایشان به ارمغان میآورد. میدانند که بعد از این اقدامات، باید منتظر واکنش تند رسانههای مردمی و هم چنین شعارهای بعد از نماز جمعه باشند که شاید بگویند: “هاشمی، مبارک**پیوندتان مبارک” “توکلی، آمریکا**پیوندتان مبارک” و یا شعارهایی به مراتب تندتر از این. پس این تحرکات به چه معناست؟ آیا اشتباه کرده، فریب خورده و یا چیزی از این دست؟ یا آنکه اعلام شروع یک حرکت جدید این جریان است؟ درست مانند نامه بی سلام و والسلام هاشمی و آغاز فتنه ۸۸٫ یا موضوع دیگری است؟
در ابتدای این بحث می خواهیم مروری کوتاه بر رسانههای خارجی داشتهباشیم که اکنون با دست هاشمی گردو میشکنند و ببینیم نظر آنها درباره این موضوع چیست؟ و کدام بخش از صحبت های حجةالاسلام رفسنجانی برایشان دارای ارزش خبری بوده است؟
دویچه وله: رسانه ای آلمانی که مخاطبان آن عمدتا مردم اروپا و آسیای مرکزی می باشند.
تیتر اول: رفسنجانی: قطع رابطه با آمریکا قابل تداوم نیست.
جملات مورد توجه این رسانه: از شعار «نه غربی نه شرقی» تفسیری عوامانه صورت گرفته – عده ای در در داخل هستند که نمی خواهند ما با عربستان رابطه دوستانه داشته باشیم – ما نباید از حزب الله و حماس برای مزاحمت دیگران استفاده کنیم و اینها هم کار خودشان را بکنند. وقتی که نظام نخواهد در دنیا ماجراجویی بکند، اینگونه مسائل قابل تحمل است.
صدای اسرائیل: رسانه رسمی وزارت خارجه اسرائیل که مخاطبان آن عمدتا مردمان خاورمیانه هستند.
تیتر: رفسنجانی: حمایت ما از حماس و حزب الله قابل دفاع است.
جملات مورد توجه: حمایت از این ها همیشه قابل دفاع بوده است. به شرط آنکه ما از این ها برای مزاحمت دیگران استفاده نکنیم و این ها هم کار خودشان را بکنند. وقتی که نظام نخواهد در دنیا ماجراجویی کند، این گونه مسائل قابل تحمل است.
تحلیل این رسانه: سخنان هاشمی رفسنجانی به نوعی اذعان به ماجراجوییهای ایران در سطح جهان و استفاده این حکومت از سازمان های تروریستی برای ضربه زدن به کشورهای دیگر است.
بی بی سی: معلوم الحال
تیتر اول: رفسنجانی: از امام خواستم که مسئله رابطه با آمریکا را در زمان حیاتش حل کند.
جملات مورد توجه: [رابطه با آمریکا] گردنه ای است که اگر شما [امام] ما را عبور ندهید، بعد از شما عبور مشکل خواهد بود- اگر مدیریت نیرومندی در کشور کارها را به عهده بگیرد، همین حالا میتواند خیلی زود با یک حرکت جهشی این مسائل را حل کند -بعد از رحلت امام، در شورای عالی امنیت ملی تصویب کردیم که روابطمان را با مصر برقرار کنیم اما نشد.
تحلیل این رسانه: شکاف در حکومت با توجه به آنکه آیت الله خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی از سرسخت ترین مخالفان مذاکره تهران واشنگتن است.
صدای آمریکا (voa): معلوم الحال
تیتر: رابطه بین ایران و آمریکا
جملات مورد توجه: برای ما دوست و دشمن دائمی وجود ندارد- آمریکا قدرت برتر دنیاست – فکر می کنم هنوز روابط خوب با عربستان مقدور است.
تحلیل این رسانه: همزمانی این گفتگو با اقدام سایت الف (وابسته به احمدتوکلی) که در آن از آلن ایر (سخنگوی فارسی زبان کاخ سفید) خواسته بود پاسخ خوانندگان را بدهد نشان دهنده وجود جریانی برای ارتباط با امریکا در ایران است.
العربیه: رسانه ای که عرب ها آن را “العبری” (زبان یهودی) میخوانند و مخاطب آن کشورهای خاورمیانه و عرب زبان است.
تیتر اول: هاشمی رفسنجانی: می خواستم با آمریکا و مصر مذاکره را شروع کنم اما نتوانستم.
جملات مورد توجه: میخواستم با مصر رابطه برقرار کنیم که نتوانستیم- میخواستم با آمریکا مذاکره را شروع کنم که نتوانستم. نتوانستم غیر از این است که نخواستم – نباید از اینها [حماس و حزب الله] برای مزاحمت دیگران استفاده کنیم .اینها هم کار خودشان را بکنند. وقتی که نظام نخواهد در دنیا ماجراجویی بکند، اینگونه مسائل قابل تحمل است.
تحلیل این رسانه: این سخنان هاشمی رفسنجانی بر خلاف اظهارات اکثر مقام های مسئول ایرانی به ویژه آیت الله علی خامنه ای رهبر این کشور است که در گفتمان رسمی خود آمریکا را “شیطان بزرگ” توصیف می کنند.
در تحلیل درست این اقدام حجة الاسلام هاشمی باید به چند نکته دیگر نیز دقت نمود:
اول آنکه هاشمی یک سیاست مدار است و مرگ او در فراموشی اوست. او نمی خواهد مانند کروبی و موسوی که توسط رسانه ها و مردم به دست فراموشی سپرده شده اند از گردانه خارج شود به همین دلیل می خواهد با سخنان گاه و بیگاه خود توجه رسانه ها را به خود جلب کند.
دوم آنکه هاشمی برای جلب آرائ عمومی نیاز به این جنجال ها دارد. به گفته لانگ ولانگ که می گوید اگر بتوانی در جامعه جنجال بیافرینی و موضوعی را نقل محافل و گفتگوها کنی میتوانی احساسات عمومی را درباره آن مسئله بر انگیزی، در این حالت چشم و گوش جامعه تیز شده و منتظر یک تایید و یا ردّ از طرف منبعی محبوب است این آخرین مرحله بود و اکنون دیگر افکار عمومی همراه شده است و می توانید فشار آن را به سمت کسی که می خواهید هدایت کنید.
سوم آنکه انتخابات ۹۲ (ریاست جمهوری) در راه است و آرامش سیاسی کشور به نفع طیف آقای هاشمی نمی باشد. آنها سعی خواهند کرد تا با ایجاد تنش هایی پی در پی فضای رسانه ای و سیاسی کشور را به نوعی گل آلود کرده و از این طریق برای خود ماهیگیری کنند. آقای هاشمی نتوانست این نیت خود را مخفی نگه دارد و ناخواسته در بخشی از صحبت ها به آن اشاره نمود ” اگر حالا هم مدیریت نیرومندی در کشور کارها را به عهده بگیرد، همین حالا میتواند خیلی زود با یک حرکتهای جهشی این مسائل را حل کند”
اما این گفته های آقای هاشمی و اقدامات سایت احمد توکلی حاوی پیام هایی برای خارج از کشور نیز بود. پیامی که به آمریکا، عربستان و اسرائیل می فهماند که اولا جریان مقابله با رهبری و آرمان های امام به طور کامل از بین نرفته و در بدنه نظام نیز نفوذ دارد و ثانیا در صورت حمایت از این جریان در انتخابات آینده و پیروزی این طیف در انتخابات، آنها می توانند به تامین منافع نامشروع خود در ایران امیدوار باشند جریانی که به دنبال دوستی با عربستان، مذاکره با آمریکا و استفاده نکردن از حزب الله و حماس است. البته دومین مخاطب خارجی این اقدامات، انقلابیون نهضتهای بیداریاسلامی هستند که با الگوگیری از انقلاب ایران به مقابله با آمریکا برخواسته و پرچمهای استکباری را در قاهره، منامه، صنعا، تونس، اسکندریه و دیگر شهرها به آتش می کشند. اما آقای هاشمی به عنوان یکی از انقلابیون دهه ۵۰ ایران به آنان پیام می فرستد که استکبار ستیز نباشند و مشترکاتشان را با “شیطان بزرگ” پیدا کنند و اختلافات را کنار بگذارند.
حال با توجه به این نکات و پیامهای داخلی و خارجی و با در نظرگرفتن بازتاب بین المللی افاضات ایشان در رسانه های خارجی، میتوان قصد و نیت ایشان از بیان این سخنان را به خوبی دریافت و دانست که انقلابی دهه۵۰ در ذهن خود چه می پروراند.