یک روایت کاملاً ساده از سادگی یک مرد
 
عاشورایی شویم
 
 

از یادگارهای عملیات خیبر بود ... آرام و پرصلابت ... کم حرف می زد اما حرفهاش به دل می نشست.

همراه با گروه تلویزیونی از آسمان رفته بودیم اهواز تا شاید بتونیم گوشه ای از عظمت صبر جانبازهای قطع نخاع گردنی رو به تصویر بکشیم. نمیخوام از این حرفهای کلیشه ای که تو هفته ی دفاع مقدس زیاد شنیده میشه بزنم اما خداییش تصورش هم سخته! تصور اینکه 27 سال بی حرکت روی یک تخت خوابیده باشی ...

بگذریم. اسمش فتح اله بناری بود. اهل خوزستان، خونگرم و خوش برخورد ...

بچه های گروه خیلی تلاش کردند تا راضی بشه و بیاد جلوی دوربین. وقتی هم که جلوی دوربین ما قرار گرفت خیلی از خودش حرف نزد. بیشتر حرف هاش راجع به معامله با خدا و حضور آگاهانه در جبهه ها بود. فتح اله برای ما از دردهاش سخن نگفت. از سختی های روزگار حرف نزد. اگه کسی فقط صدای این بسیجی عاشق رو می شنید، فکر می کرد که گوینده این جمله ها هیچ مشکلی تو زندگیش نداره ...

قلبم كنار تخت شما زير و رو شده است  / اين جا نگاه پنجره زخم گلو شده است 
من طاقتم كم است ولي باز هم بگو / سهمي براي پنجره تان آرزو شده است ؟
هرگز نگاه منتظري پشت پنجره  / با زخم هاي كهنه تان روبرو شده است ؟
تا روزگار هست براي تمام ايل  / تنديس هاي صبر شما آبرو شده است 

بناری با برادر جانبازش زندگی می کرد. برادری با صفا و قدرشناس ...

در منزل ساده ولی نورانی بناری ها که بودیم معنای شهید زنده را فهمیدم. ما بچه های تهران خیلی معنای این حرف ها رو نمی فهمیم. یک کوه روی تخت. کوهی به عظمت تمام حماسه. بله! شهر ما خیلی وقته که با این واژه ها غریبه است. فتح اله بناری مونسی جز قرآن نداشت. البته ما در شهرمون فرهنگسرای قرآن هم داریم. خدا رو شکر!!!

اون روز هم برای ما و هم برای حاج فتح اله روز ویژه ای بود. بچه های سپاه اهواز که همراه ما بودند با یک خبر شیرین حال و هوای بناری رو تغییر دادند. خبر دیدار با امام خامنه ای ...

شادی و غم همزمان تو چشمای فتح اله دیده می شد. شادمانی خبر دیدار با امام و غم اینکه شاید شرایط جسمی اجازه سفر به تهران رو نده. اونجا بود که معنای جدیدی از عشق به ولایت رو فهمیدم. بناری هنوز هم خودش رو سرباز ولایت معرفی می کرد.

این پسر قهرمان خوزستان حتا دستهاش رو هم نمیتونه تکون بده اما حرفش دفاع از ولایته ... بسیجی یعنی فتح اله بناری ...

كس چون تو طريق پاكبازي نگرفت / با زخم نشان سرفرازي نگرفت

ز اين پيش دلاورا كسي چون تو شگفت / حيثيت مرگ را به بازي نگرفت

 

وقتی تلویزیون داشت مراسم دیدار با جانبازهای قطع نخاعی رو نشون می داد چشمم به دنبال تصویر بناری بود. تصویرش رو که دیدم خیالم راحت شد که فتح اله به آرزوش رسید. آرزویی که تو دل همه ی بچه بسیجی ها شعله می کشه. البته برای بچه های بسیج تماشای عکس « آقا » هم لذت بخشه. التزام عملی به ولایت فقیه رو هم همیشه تو میدون عمل نشون دادند.

کاش مسئولین و متولیان امر از بناری ها خبر داشتند. البته برای سیمای ضرغامی برنامه های مشارکتی اهمیت بیشتری داره. نمایندگان مجلس هم که سرشون گرم دعواهای سیاسیه. قوه قضائیه هم منتظره تا مهدی جان از فرنگ برگرده و تبرئه بشه! دولت محترم هم مشغول تفسیر مأموریت های انبیاء خداست خیلی فرصتی برای امور جاریه ی مملکتی نداره.

با این همه بی مروتی برخی مسئولین، ما خیالمون راحته چونکه امام خامنه ای هست و با تدبیر الهی ایشون و پشتیبانی امت مملکت آسیبی نخواهد دید.

ما همه سرباز توایم خامنه ای     گوش به فرمان توایم خامنه ای



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:






ارسال شده در تاریخ : جمعه 5 اسفند 1390برچسب:, :: 20:28 :: توسط : تورج قیداری

درباره وبلاگ
به وبلاگ من خوش آمدید
موضوعات
آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان عاشورایی شویم و آدرس ashoora.10.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.






ورود اعضا:

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 12
بازدید دیروز : 11
بازدید هفته : 24
بازدید ماه : 53
بازدید کل : 9243
تعداد مطالب : 105
تعداد نظرات : 23
تعداد آنلاین : 1